۱۳۸۸ مرداد ۱۲, دوشنبه

گاهی " وسیله، هدف را توجیه می کند " !؟!!

در سیاست به صورت کلی دو نوع نگرش وجود دارد . یک دیدگاه معتقد است سیاست باید تابع اخلاق باشد و در نتیجه برای رسیدن به هر هدفی، حتی اهداف والا و مقدس نمی توان از روش های خلاف عقل و شیوه های ضد انسانی استفاده نمود و نگرشی دیگر که سیاست متداول و رایج امروزی برآمده و منتج از آن است بر این اعتقاد می باشد که برای رسیدن به هدف، توسل به هر وسیله ای و انجام هرعملی می تواند جایز باشد.  گروه دوم با این تصور که در مقام حق نشسته اند بر اهداف خود لباس تقدس می پوشانند و خویش را محق به انجام هر کاری می دانند واین جماعت اساسا ،انسانها را به دو گروه تقسیم می کنند خودی و غیر خودی . وقتی یک فرد یا یک گروه خود را وکیل و وصی خدا دیده وعین حق دانست و دیگران را همه بر ضلالت و گمراهی، بنا براین غیر خودی ها تنها در درجه ابطال با هم فرق می کنند یک نفر یک کیلو باطل است و دیگری ده کیلو. اما به هر شکل همه ی غیرخودیها به نسبتی باطلند و این موضوع بدین معنی نیست که به نسبتی هم حق هستند چون تمام حق در انحصار و تملک خود ی هاست. در میان این گروه عده ای پا را از این هم فراتر نهاده عملا از تفکرات ماکیاول با چاشنی آنارشیسم پیروی می کنند و بر این باورند که چون خودشان حق هستند و هر فکری و هرعملی از آنها صادر شود عین حق می باشد، ضمن آنکه هدف وسیله را توجیه می کند ، وسیله نیز هدف را توجیه می نماید. اگر فکر می کنید این عبارت مفهومی ندارد ، در اشتباه هستید . افرادی هستند که اگر شما تازیانه ای به دست آنها دادید این وسیله را بیکار نمی گذارند و حتما باید از آن استفاده بهینه!! نمایند و هدفی را برای بکارگیری این وسیله پیدا می کنند . یکی را پیدا می کنند تا با این تازیانه او را بزنند تا این وسیله بیکار نیافتد ،پس به دنبال مجرم می گردند، اگرنبود مجرم درست می کنند . برای ساختن مجرم اگر !! نیازبه قانون بود ،که معمولا نیست !! با گرز بخشنامه و مدرک سازی و اجبار متصدیان امور به همکاری ،قانون و مجریان آنرا به خدمت می گیرند.  راه دور نرویم !! دادستان گناباد یکی از همین افراد است گویا ایشان دائما در فکر است که از آنچه دارد و در ید قدرت اوست به نحوی استفاده کند!! مثلا از لباس روحانیتش، مقامش و قدرتش . شاید از خود می پرسد چرا همه جای کشور شلوغ باشد گناباد شلوغ نباشد ؟ چرا در اخبار داخلی و خارجی نام تهران و اصفهان و شیراز باشد و نام گناباد نباشد؟ نیروی انتظامی و ماموران امنیتی گناباد حقوق بگیرند و بگردند که چه شود ؟ گلوله ها و تفنگ هایشان به چه درد می خورد؟! گاز اشک آور موجود در یگانهای ضد شورش به چه درد میخورد؟ مردم متدینی که در آرامش زندگی می کنند ،چرا قیام نکنند ؟ این همه وسیله بیکار روی دست آقا باد کرده است و او باید به شکلی آنها را بکار گیرد!! وجود این همه وسیله آیا نباید در جهت اهدافی حالا هر چه می خواهد باشد! به کار گرفته شود؟حرکت بر پله های ترقی از دادستانی گناباد تا دادستانی کل کشور با وجود بیکاری این همه وسیله ،محال وعمر نوح می خواهد ! اما اگراین ابزار به کار گرفته شود شاید طولی نکشد!!! که از این نمد کلاهی حاصل شود. اگر نشد هم مشکلی نیست ،میان مخالفین تصوف نامی و معروفیتی کسب می شود و....  خلاصه، امر بر این طلبه مشتبه شده است و خود را با میرزای شیرازی اشتباه گرفته است . در مصاحبه ای با یکی از سایت های خبری ضمن دروغ پراکنی و جو سازی در مقام دادستان، مردم را ترغیب به برخورد با دراویش و تشویق به هرج و مرج می کند ، چرا نکند ؟ با چه کسانی در افتد بهتر از دراویش مظلوم، که نه قانون از آنها حمایت می کند و نه دستی در حکومت دارند . مگر با تخریب حسینیه قم و بروجرد و اصفهان چه اتفاقی افتاد ؟ مگر خیلی از آقایان دست اندرکار! ، مدارج ترقی را طی نکردند؟ چه کسی پیدا شد که تذکری بدهد ؟آنها نیز که حرفی زدند ،اکنون خودشان گرفتارند !! کاش کسی آقا را نصیحت می کرد و به ایشان متذکر می شد که بیدخت ، قم و بروجرد نیست .   شیخنا اوراد خوب آورده ای  لیک سوراخ دعا گم کرده ای   به هر حال معلوم نیست دادستان محترم به دستور چه کسانی و با چه اهدافی شرایط بحران را ایجاد میکند ،ولی آنچه مسلم است به آشوب کشیدن منطقه ی آرام گناباد، نه به نفع دولت و نه به نفع ملت است و این سئوال باقی می ماند که از تفرقه و اغتشاش و برادر کشی چه کسی سود می برد ؟!! کاش دادستان محترم ازشرایط و امکانات موجود در جهت بهبود وضعیت مردم استفاده می نمود و نعمت وجود دراویش وبیدخت خصوصا مزار متبرکه سلطانی را مغتنم دانسته در جهت رشد و شکوفایی منطقه و جذب سرمایه وصنعت توریست وایجاد پایگاه عرفان و علوم الهی بهره می برد و نام نیکی از خود به یادگار می گذاشت. حمید رضا مرادی از مدیران سایت مجذوبان نور

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر