۱۳۸۸ مرداد ۸, پنجشنبه

مشاور احمدي‌نژاد افشا كرد: پشت پرده بركناري وزير اطلاعات

علي‌اكبر جوانفكر، مشاور مطبوعاتي احمدي‌نژاد ديروز يادداشتي در وبلاگ خود منتشر كرد كه از لابه‌لاي آن مي‌توان ماجراي بركناري غلامحسين محسني‌اژه‌اي از وزارت اطلاعات را دريافت. وي در بخشي از اين مطلب نوشت: «وحدت رويه و يكپارچگي دولت نهم و اساس قرار گرفتن كارآمدي و توانمندي‌هاي مديريتي اعضاي كابينه به عنوان معيار همگرايي و همكاري مشترك، يكي از رموز اصلي موفقيت اين دولت در به نتيجه رساندن كارهاي بزرگ در كشور محسوب مي‌شود، به‌گونه‌اي كه دشمنان و بدخواهان ملت ايران، اين دو خصوصيت ممتاز را به مثابه‌ خاري در چشم و استخواني در گلوي خود احساس كرده‌اند. در اين جهت نيز برخي افراد و جريان‌هاي سياسي، به تلاش‌هاي پيدا و پنهان خويش براي آسيب‌زدن به وجهه رئيس‌جمهور و دولت نهم ادامه داده‌اند و صد البته برخورد قاطعانه رئيس‌جمهور نسبت به رعايت اين دو اصل را مي‌توان عامل مهم و موثري در حفظ اين يكپارچگي دروني در نظر گرفت. تصميم به بركناري وزير اطلاعات در روزهاي پاياني دولت نهم، از نشانه‌هاي روشن اين جهت‌گيري اصولي محسوب مي‌شود.» به اين ترتيب جوانفكر به‌طور غيرمستقيم روايت سايت‌هاي وابسته به اصولگرايان مانند جهان‌نيوز را درباره تنش در نشست 31 تير هيات وزيران تاييد كرده است. براساس گزارش برخي منابع خبري وزراي اطلاعات، ارشاد و كار در اين جلسه به تعلل رئيس دولت در تمكين به حكم حكومتي رهبري مبني بر عزل اسفنديار رحيم مشايي از سمت معاون اولي اعتراض كردند. پاسخ رئيس‌جمهوري به اعتراضات چنين بود: «شما تا شناختن مشايي فاصله زيادي داريد و شايد در‌ آينده بتوانيد به حد مشايي برسيد» كه محسني‌اژه‌اي با ناراحتي به احمدي‌نژاد مي‌گويد: «ما نمي‌خواهيم مثل مشايي شويم.» جوانفكر نيز با بيان اينكه تصميم به بركناري وزير اطلاعات مصداقي از برخورد قاطعانه احمدي‌نژاد نسبت به رعايت يكپارچگي دولت نهم به شمار مي‌رود در واقع بر اخبار مورد اشاره به صورت تلويحي صحه گذاشته و اين در حالي است كه سه‌شنبه گذشته معاونت ارتباطات و اطلاع‌رساني دفتر احمدي‌نژاد اخبار منتشر شده درباره حواشي جلسه 31 تير را تكذيب و اعلام كرد: «گمانه‌زني» برخي رسانه‌ها و جرايد در خصوص اين جلسه براساس اطلاعات «نادرست» تنظيم شده و به لحاظ آنكه از مصاديق «تشويش افكار عمومي» تلقي مي‌شود اقدامي «غير اخلاقي» و «غير قانوني» است. در بخش ديگري از اين اطلاعيه آمده است: «اصولا مجادله، بحث، اعتراض يا مناقشه‌اي در جلسه رسمي هيات دولت به ويژه در ارتباط با موضوع مطرح شده صورت نپذيرفته است.» در يادداشت مشاور مطبوعاتي رئيس دولت نهم موضوع ديگري به چشم مي‌خورد كه به بركناري وزير اطلاعات ابعادي فراتر از اختلاف‌نظر ميان احمدي‌نژاد و محسني اژه‌اي بر سر عزل مشايي مي‌دهد. جوانفكر در اين يادداشت فاش مي‌كند كه احمدي‌نژاد و حلقه نزديك ياران وي از مديريتي كه وزارت اطلاعات در حوادث پس از انتخابات رياست‌جمهوري اعمال كرده است، ناخشنودند. وي در اين باره نوشت: انتظار مي‌رفت كه خصوصيات شخصيتي آقاي اژه‌اي با كارآمدي و موفقيت وي در پيگيري از وقوع حوادث ناگوار، كنترل و مهار بحران و كاهش آسيب‌هاي اجتماعي ناشي از آن، توام و جلوه‌گر مي‌شد. نتيجه دور از انتظار از عملكرد وزير اطلاعات، زماني غيرقابل تحمل مي‌شود كه تدابير مديريتي در اين سازمان حساس، به جاي كاهش آسيب‌ها به افزايش و توسعه آسيب‌ها بينجامد و اصول اساسي كار در اين نهاد مهم اطلاعاتي و امنيتي كشور به‌طور خواسته يا ناخواسته زير پا گذاشت. مشاور مطبوعاتي احمدي‌نژاد افزود: «تجارب ذي‌قيمت و منحصر به فرد و ظرفيت‌هاي بالا و بي‌نظيري از كارآمدي و توانمندي فكري و اطلاعاتي در درون وزارت اطلاعات وجود دارد كه ثمره مجاهدت مستمر نيروهاي خدوم و دلسوز آن در بحران‌هاي مختلف طي سه‌ دهه اخير است. با استفاده از اين ظرفيت‌ها، امكان پيش‌بيني، مقابله هوشمندانه و مهار برخي حوادث و آثار سوءآنها فراهم مي‌آيد و اگر اين ظرفيت‌‌ها و توانمندي‌ها در حوادث اخير پس از انتخابات به‌كار گرفته مي‌شد، با روشنگري‌هاي بهنگام، از بروز برخي خسارت‌هاي مادي و انساني جلوگيري به عمل مي‌آمد. اين گفتار به منزله معرفي فردي به عنوان گناهكار نيست، بلكه درسي است كه بايد از حوادث آموخت و از آن پند گرفت. به بركناري وزير اطلاعات از سوي رئيس‌جمهور، تنها از اين منظر بايد نگريسته شود؛ چه اينكه ادعاي انتقادناپذيربودن، برچسب‌ناروايي است كه هيچ نسبتي با آقاي احمدي‌نژاد به عنوان تامين‌كننده بالاترين سطح آزادي در كشور طي چهار سال گذشته ندارد.» انتقاد ‌از شيوه برخورد وزارت اطلاعات با حوادث پس از انتخابات در حالي از سوي نزديكان احمدي‌نژاد مطرح مي‌شود كه به شهادت خانواده‌هاي بازداشت‌شدگان، كساني كه به‌وسيله نيروهاي اين وزارتخانه دستگير شده‌اند در وضع بهتري به‌سر مي‌برند و از حقوق شهروندي بيشتر در مقايسه با ديگران برخوردارند. از سوي ديگر احمدي‌نژاد عصر سه‌شنبه گذشته نامه‌اي خطاب به محمود ‌هاشمي‌شاهرودي، رئيس قوه قضائيه نوشت و خواستار تسريع در رسيدگي همه‌جانبه به وضع كلي متهمان، تعيين تكليف آنان و اعمال حداكثري رأفت اسلامي نسبت به آن دسته از شهروندان كه ناآگاهانه در اين مسير قرار گرفته‌اند، شد. در نامه احمدي‌نژاد به شاهرودي هيچ‌ اشاره‌اي به بازداشت بسياري از فعالان سياسي و روزنامه‌نگاران دستگير شده، به چشم نمي‌خورد و «رأفت اسلامي» تنها براي شهروندان عادي درخواست شده و اين در حالي است كه اكنون برخي از چهره‌هاي سياسي بازداشت‌شده مراحل بازجويي خود را زيرنظر وزارت اطلاعات طي مي‌كنند كه از روز يكشنبه سرپرستي‌اش در اختيار احمدي‌نژاد قرار گرفته است.  رسانه‌ها پس از آنكه محسني‌اژه‌اي از سمت وزير اطلاعات عزل شد، اعلام كردند كه سرپرستي وزارتخانه به مجيد علوي، معاون اطلاعات خارجي سپرده شده اما پس از آن برخي از منابع خبري اعلام كردند كه وي اين سمت را نپذيرفته ‌است. در پي رسانه‌اي شدن اين موضوع حكم انتصاب علوي به عنوان قائم‌مقام وزارت اطلاعات منتشر شد. به‌اين ترتيب اين روزها وزارت اطلاعات سرپرست ندارد و به وسيله قائم‌مقام وزير اداره مي‌شود. تعيين نشدن سرپرست براساس عرف سياسي به اين معني است كه تا تعيين وزير آينده، رئيس دولت خود مسووليت عالي اين وزارتخانه را برعهده گرفته است. نكته جالب توجه ديگري كه درباره نامه احمدي‌نژاد به‌هاشمي شاهرودي به چشم مي‌خورد، زمان نگارش و انتشار آن است. احمدي‌نژاد هنگامي درخواست تسريع در رسيدگي به وضع بازداشت‌شدگان را مطرح مي‌كند كه يك روز پيش از آن رئيس قوه‌قضائيه در جلسه مسوولان قضايي دادستان كل كشور را مامور كرده است كه در مدت يك هفته درباره دستگيرشدگان تعيين‌ تكليف كنند و پيش از آن هياتي سه نفره را براي اين كار تعيين كرده بود. احمدي‌نژاد همچنين از دستگاه قضايي خواسته كه حداكثر رأفت اسلامي را درباره شهروندان زنداني حوادث اخير اعمال كند و به آنان «طعم گواراي محبت ديني و ملي» را بچشاند و اين در حالي است كه بيشترين گزارش‌هايي كه تاكنون درباره بدرفتاري با دستگيرشدگان انتشار يافته است، به بازداشتگاه‌هايي اختصاص دارد كه زيرنظر سازمان زندان‌ها نيستند. به گفته مديركل امور زندان‌هاي استان تهران، محمد كامراني و محسن‌روح‌الاميني كه در بازداشت جان باخته‌اند، پيش از تحويل به زندان اوين و دستگاه قضايي دچار ضايعه مغزي شدند. همچنين بازداشتگاه كهريزك كه با دستور مقام معظم رهبري به دليل نداشتن استانداردهاي لازم و رعايت نشدن حقوق دستگيرشدگان تعطيل شد، زيرنظر سازمان زندان‌ها و قوه قضائيه اداره نمي‌شد. براساس حكم مورخ 7 دي سال گذشته مقام معظم رهبري اكنون صادق محصولي، وزير كشور را به عنوان جانشين فرمانده كل قوا در نيروي انتظامي منصوب شده است. رهبر انقلاب اين حكم را به درخواست محصولي صادر كرده است. متن‌نامه وزير كشور خطاب به آيت‌الله خامنه‌اي به اين شرح است: احتراما، به استحضار مي‌رساند نظر به مسووليت خطير وزارت كشور در موضوع نظم و امنيت و تامين آسايش عمومي و نيز ارتباط تنگاتنگي كه به موجب قانون، بين وزارت كشور و نيروي انتظامي در جهت تحقق اين مهم وجود دارد، از محضر معظم فرماندهي كل قوا استدعا دارد تا در صورت مصلحت و به منظور تلاش در جهت دستيابي به نظمي پويا و امنيتي پايدار، اختيارات آن فرماندهي معزز را در امور ناجا تحت عنوان جانشيني فرماندهي معظم كل قوا در امور نيروي انتظامي، به وزير كشور تفويض فرمايند. از خداوند منان مسئلت دارم تا براي خدمت به نظام مقدس جمهوري‌اسلامي و انجام وظايف شرعي و ايفاي مسووليت‌هاي قانوني، عنايات و بركات خود را شامل حال همه خدمتگزاران گرداند و سايه پرخير و بركت حضرتعالي را بر سر تمام مسلمين جهان به‌ويژه ملت شريف ايران اسلامي مستدام فرمايد. سحام نیوز

محمد مطهري : به مخيله امام هم خطور نمي‌کرد که بتوان برخي افراد بازداشتي را بدون محاکمه مستقيما از اتاق بازجويي روانه قبرستان کرد

سحام نیوز:حجت‌الاسلام و المسلمين محمد مطهري، فرزند شهيد مرتضي مطهري، طي يادداشتي که در سايت تابناک منتشر شده انتقاداتي بي‌سابقه نسبت به شرايط کنوني مطرح کرده است . متن يادداشت به شرح زير است :  دفاع از نظام اسلامي به هر وسيله؟!!  به جرأت مي‌توان گفت که قاطبه افراد غيرمغرضي که در سي سال گذشته با انقلاب قهر کرده‌اند، به دليل يک واژه سه حرفي بوده است: «ظلم». اين افراد، يا ظلمي بر خودشان رفته و فريادرسي نديده‌اند، و يا ظلمي آشکار در حق يک فرد ـ مانند آنچه در جريان بازجويي وحشتناک بر همسر سعيد امامي رفت ـ شاهد بوده‌اند، ولي هر چه به انتظار نشسته‌اند آب از آب تکان نخورده است. درد و سخن در اين زمينه بسيار است؛ تنها به ذکر چند نکته بسنده مي‌کنم.  1. دفاع از يک نظام اسلامي با توسل به شيوه‌هاي غيراسلامي و بلکه غيرانساني، همان قدر موفقيت آميز است که کسي بخواهد با شرابخواري از سنت نبوي پاسداري کند. برخي رفتارها مخصوصا با بازداشت شدگان وقايع اخير و خانواده هايشان گواهي مي‌دهد که گروهي پرنفوذ ـ که حفظ آبرويشان تضمين شده است ـ براي اينکه به خيال خودشان چشم فتنه را در بياورند مجاز به هر نوع ظلمي هستند حتي اگر چيزي از آبروي انقلاب و امام باقي نگذارند.  2. به نظر مي‌رسد که در کشور ما همه مسائل، جز يک مسأله، قابل چشم پوشي و يا اهمال است حتي آنجا که پاي يک حکم اسلامي و يا روحانيت در ميان باشد. آن استثنا آنجاست که مساله، نام «امنيتي» به خود بگيرد، به طوري که تقاضاي اجراي عدالت در مورد يک مساله امنيتي از سوي هر کس، مساوي است با همسو خوانده شدن با اسرائيل.  به همين دليل است که براي آزرده نشدن برادران اروپايي حکم قطع دست سارق (در شرايط خاص) که در قرآن هم آمده اجرا نمي‌شود و حتي در مورد اعدام شروران متجاوز به عنف به کودکان و نواميس مردم به خاطر اعتراض کشورهاي غربي کوتاهي صورت مي‌گيرد (چون اين مسائل «امنيتي» نيست و بنابراين مي‌توان کوتاه آمد)، اما در مورد مرگ افرادي چون زهرا بني يعقوب در زندان اگر تمام آبروي اسلام و نظام و انقلاب هم فدا شود مسأله‌اي نيست چون پاي دردانه‌هاي امنيتي در ميان است. باز از همين روست که فيلم «مارمولک» با اينکه شائبه به ملعبه درآمدن روحانيت را داشت از سوي کارشناسان امنيتي بي اشکال اعلام شد اما فيلم «به رنگ ارغوان» که در مورد يک مأمور امنيتي است به خاطر ممانعت آنان جواز نمايش نمي‌گيرد.  3. هنوز پس از سي سال معلوم نيست که وظيفه نخبگان و مردم در قبال ظلمهاي مشهود در نظام اسلامي چيست؟ من نمي‌دانم که چرا بايد درباره رابطه ميان جمهوريت و اسلاميت صدها کتاب و مقاله نوشته شود اما موضوع مهمي مانند وظيفه مسئولان، علما و مردم در قبال ظلمها در يک نظام اسلامي، مورد توجه قرار نگيرد؟ حضرت امام (ره) در وصيتنامه خويش در مورد ترويج فساد چنين هشدار دادند که «مردم به دستگاه‌هاي مربوطه رجوع کنند و اگر آنان کوتاهي نمودند، خودشان مکلف به جلوگيري هستند». البته به مخيله امام هم خطور نمي‌کرد که بتوان برخي افراد بازداشتي در جمهوري اسلامي را به بهانه شرايط امنيتي، بدون محاکمه مستقيما از اتاق بازجويي روانه قبرستان کرد و الاّ چه بسا امام در وصيت نامه خود راه حلهايي در اين مورد ارائه مي‌داد.  4. افراد بازداشت شده حتي اگر مرتد و منافق و محارب هم بودند نبايد با خانواده هايشان چنين رفتار مي‌شد. اين ديگر چه صيغه‌اي است که وقتي کسي بازداشت مي‌شود افراد خانواده اش بايد گاهي تا چند هفته سراسيمه در بيمارستانها و پزشکي قانوني سرگردان باشند و يا در اطراف زندانها تنها براي گرفتن کوچکترين اطلاعي از محل نگهداري آنان ضجه زده و التماس کنند و کسي پاسخگو نباشد و نهايتا منتظر تماس يک فرد ناشناس بمانند؟ (مگر آنکه قصدي در تکثير مخالفان نظام در ميان باشد).  در مقابل، وقتي گروهي از نمايندگان مجلس، در سايت خود از خانواده‌هاي بازداشت شدگان مي‌خواهند به آنان مراجعه کرده شايد بتوانند آنها را در پيداکردن عزيزانشان ياري کنند بلافاصله آن سايت فيلتر مي‌شود! آيا اين همان "آزادي تقريبا مطلق" در ايران است که چندي پيش رئيس جمهور در جواب خبرنگار خارجي از آن سخن مي‌گفت؟ داستان مکرر چگونگي رفتار با خانواده‌هاي جان باختگان و تعهدات اجباري هنگام تحويل جنازه از جمله اينکه «هيچ شکايتي نداريم»، خود حکايت جانسوز ديگري است.  5. عمل به قانون هم مثل خيلي چيزهاي ديگر جناحي شده است. خلاف قانون، فقط اين نيست که کانديدايي به حکم شوراي نگهبان تمکين نکند. نمي‌شود در اين مورد فرياد را به عرش رساند اما در قبال هرگونه رفتار غيرقانوني با مردم معترض ـ که با اندک محبتي مي‌توانستند قاطبه آنان را جذب کنند ـ سکوت کرد. چنانکه پيش از اين نيز گفته ام اگر نظام ما با برخي از آنچه تحت لواي «حفظ نظام» صورت مي‌گيرد سقوط نکند بسيار بعيد است که با عامل ديگري، حتي حمله نظامي از پا درآيد.  6. ميان «جمع کردن» يک بحران با «حل کردن» آن تفاوت بسيار است. اولي از کساني برمي آيد که به هر مساله تنها به ديد امنيتي مي‌نگرند و دومي کار افراد بصير و دلسوزي است که ديدي جامع به مسائل داشته و راه حلهاي امنيتي را آنهم بدون وقوع هيچ ظلمي آخرين گزينه مي‌دانند نه اولين گزينه. با ظلم مي‌توان يک مسأله را جمع کرد اما نمي‌توان آن را حل کرد. در يک نظام مردمي هميشه راه حل غير امنيتي مقدم و بسيار کارساز است.  روشن نيست افرادي که خود را «دشمن شناس» مي‌دانند چگونه درباره اين کارخانه‌هاي بزرگ ضد انقلاب سازي که حتي از به کام مرگ فرستادن فرزند يک مقام مسئول در بازداشتگاه هم ابايي ندارند، از رد پاي دشمن در بازداشتگاهها سخن به ميان نمي‌آورند؟ به راستي کساني که با فرزند يک مقام مسئول اين مي‌کنند با جوانان بي نام و نشان چه مي‌کنند؟  اين را هم بايد اضافه کرد که ما امروز «دشمن شناس» خودخوانده زياد داريم. عده‌اي توجه ندارند که به ويژه در هنگام بحران‌ها، دشمن‌شناسي تنها از معدود افراد بصير، عالم و متقي بر مي‌آيد و نبايد اجازه داد يکي با دسترسي به شنود، ديگري با خواندن چند بولتن محرمانه، سومي براي تسويه حساب‌هاي شخصي، چهارمي با تفسيرهاي سودجويانه تحليل‌هاي بيگانگان و پنجمي براي خودشيريني يا شهوت پست و مقام، خود را «دشمن شناس» جا بزنند.  اين به اصطلاح دشمن شناسان، که اخيرا آيت الله استادي گروهي از آنان را به نقد کشيد، به دليل قضاوت بر اساس جناح بازي ـ که به عقيده من نوعي شرک است ـ عملا بسياري از طرفداران واقعي انقلاب اسلامي، از مردم عادي گرفته تا ديگران را نه تنها از انقلاب که گاهي از اسلام هم بيزار کرده و مي‌کنند و در عمل ولو با نيت خير، خيانتي را انجام مي‌دهند که از هيچ دشمني بر نمي‌آيد.  7. کسي نمي‌تواند خود را پيرو ولايت فقيه بداند و در عين حال در مورد ظلمهايي که نهايتا کل نظام اسلامي را به نابودي خواهد کشاند بي تفاوت بماند، مگر آنکه پيامبر (ص) را ـ نعوذ بالله ـ دروغگو بپندارد. به فرموده پيامبر (ص)، ظلم يک حکومت را نابود مي‌کند و حتي کفر چنين اثري ندارد. بنابراين هر کس نسبت به رهبر انقلاب ارادت بيشتري دارد بايد نسبت به ظلم به مردم که در واقع، خطري است که رهبري و کل نظام را تهديد مي‌کند بيشتر فرياد بزند. کسي که در شرايط فعلي تنها دم از اطاعت از رهبري مي‌زند و در عين حال بر اين ظلم‌ها چشم مي‌بندد چاپلوس رهبري است نه مطيع و مريد او.  چه اتفاقي بايد بيفتد که قاطبه علما که خود نيز براي استقرار و دوام نظام زحمتها کشيده‌اند فارغ از جناح بنديها و دعواهاي انتخاباتي در مقابل اين ظلمها واکنش جدي نشان دهند؟ آيا براي مردم قابل قبول است که براي فوت يک عالم دست چندم ـ که البته تکريمشان واجب است ـ چندين اطلاعيه از سوي علما در کمتر از 24 ساعت صادر شود ولي براي مرگ چند جوان در بازداشتگاه‌هايي که هيچ کس مسؤوليت آن را نمي‌پذيرد سکوت پيشه شود؟ نقش روحانيت در نظام اسلامي تملق گويي نسبت به نظام نيست، بلکه همان طور که شهيد مطهري تاکيد داشت ـ و البته تا حد زيادي مغفول ماند ـ رويکردي نظارتي و منتقدانه با تکيه بر عدالت است.  در اينجا ذکر دو مطلب لازم است. اول آنکه آنچه گفته شد، نه به معناي ناديده گرفتن خدمات قاطبه دست اندرکاران امنيت کشور است که بدون توسل به ظلم، خدمات زيادي براي مردم انجام داده و مي‌دهند و نه به معناي عدم لزوم مجازات سنگين براي آشوبگران واقعي که بسيار هم اندک بوده‌اند. ديگر آنکه راه حلهايي از قبيل تشکيل چند کميته رسيدگي ـ که متاسفانه تا قبل از کشته شدن فرزند يکي از مسئولان صورت نگرفت ـ اگر قرار است نهايتا به تهيه چند گزارش «خيلي محرمانه» و ارسال آن براي مسئولان بينجامد، هيچ کمکي به باور مردم به مقابله جدي با اين فجايع نخواهد کرد و شايد تشکيل ندادنش مفيدتر باشد زيرا براي مردم اميد واهي ايجاد مي‌کند.  روشن است که مرحوم محسن روح الاميني تنها مقتول مظلوم نبود گر چه اکثر صداها تنها پس از مرگ او درآمد. ما به جز چند نام ديگر مانند سهراب و اشکان نشنيده‌ايم، اما آنچه مسلم است هر کس به ظلم کشته شده باشد در قيامت کبري با کفن خونين راه را بر مسببان و نيز سکوت کنندگاني مانند نويسنده خواهد بست. به سبب سياست خبري موجود، کسي نمي‌داند آيا مثلا آنچه در مورد افراد بي‌کسي مانند «ترانه موسوي» دهان به دهان مي‌گردد راست است؟ خانواده وي که ظاهرا در اطراف مسجد قبا دستگير شده به کجا بايد مراجعه کنند؟ متأسفانه سياست خبري رسانه ملي هر خبري را باورپذير کرده است.  آيا رسانه ملي در مورد آنچه بر او گذشته است خبر موثقي خواهد داد و در صورت اثبات جرم، مجرمين را معرفي خواهد کرد؟ اگر چنين باشد اميدي به عدم تکرار اينگونه فجايع هست اما به نظر مي‌رسد اين رسانه، فعلا موظف به رصد کردن ظلم در جهان به جز ايران است آنهم در مورد کشورهايي که با ايران مشکل سياسي دارند.  شربيني که توسط يک «شهروند» آلماني در يک کشور سکولار کشته شد و در بيش از 200 بخش خبري در کشورمان از او ياد شد بسيار مظلوم بود، اما آيا يک جوان ايراني که در يک اعتراض آرام خياباني دستگير شده و بعد جنازه اش در سانسور کامل خبري ـ آن هم در کشوري که خود را پرچمدار استقرار عدالت در جهان مي‌داند ـ از بازداشتگاه بيرون مي‌آيد صدها بار مظلومتر از شربيني نيست؟  اينکه بيگانگان در حوادث اخير دست داشتند يا نداشتند، نقشه قبلي يا انقلاب مخملي در کار بود يا نبود، نظام در خطر بود يا نبود، مسبب اوليه و ثانويه اين بود يا آن، اينها بر فرض صحت، هيچ‌کدام مجوز سر سوزني ظلم به کسي نمي‌شود. در اسلام رعايت عدالت نسبت به قاتل امير المؤمنين (ع) هم واجب است.  muhammadmotahari@gmail.com

به دنبال عدم ارایه مجوز از سوی وزارت کشور برای براگزاری مراسم در مصلی بزرگ تهران حضور کروبی و موسوی بر مزار شهدای ٣٠ خرداد

سحام نیوز : مهدی کروبی و میرحسین موسوی با حضور بر مزار شهدای ٣٠ خرداد در چهلمین روز شهادت ان عزیزان یاد وخاطره شان را گرامی می دارند . به گزارش سحام نیوز به دنبال عدم ارایه مجوز از سوی وزارت کشور برای برگزاری مراسم چهلم جان باختگان حادثه ٣٠ خرداد در مصلی بزرگ تهران ، دفاتر کروبی و موسوی اعلام کردند که مهدی کروبی و میرحسین موسوی با حضور بر مزار جان باختگان حوادث اخیر در کنار خانواده هایشان یاد وخاطره انان را گرامی می دارند . این مراسم عصر پنج شنبه (فردا) ساعت ١٦ بر سر مزار ندا آقا سلطان واقع در قطعه 257 بهشت زهرا برگزار مي شود .

آیت الله منتظری: آیا تجربه حکومت شاه را از یاد برده اید؟

آیت الله حسینعلی منتظری، یکی از مراجع تقلید شیعه در ایران، به سران جمهوری اسلامی هشدار داده است که از سرنوشت محمدرضا پهلوی، آخرین پادشاه ایران درس عبرت بگیرند. او در پاسخ به نامه اخیر حدود هفتاد نفر از شخصیت های سیاسی و دانشگاهی ایران، از جمله میرحسین موسوی، مهدی کروبی و محمد خاتمی، که از مراجع تقلید در مقابل "سرکوب" و "شکنجه" معترضان یاری خواسته بودند، نوشته است که مقامات جمهوری اسلامی با بستن تنها یک بازداشتگاه نمی توانند مردم را "اغفال" کنند. امضاکنندگان نامه استمداد از مراجع تقلید در نامه خود که روز سوم مرداد منتشر شد، نوشته بودند که بازداشت های پس از انتخابات ریاست جمهوری با "استفاده از شیوه های بازجویی" همراه بوده که "یادآور دوران سیاه ستمشاهی" است. همچنین در نامه ای که آقایان موسوی، کروبی و خاتمی از امضاکنندگانش بودند، آمده بود: "از شما مراجع عظام تقلید به عنوان مرجع و ملجأ ملت شریف ایران می خواهیم که پیامدهای زیانبار اتخاذ شیوه های قانون گریزانه را به دستگاه های ذیربط خاطرنشان ساخته و آنان را نسبت به اشاعه بیدادگری در نظام جمهوری اسلامی برحذر دارید". حالا آیت الله منتظری جواب داده است: " ‏تصمیم گیرندگان حوادث و فجایع اخیر آیا تجربه حکومت شاه و سایر رژیم هاى استبدادى را از یاد برده اند؟ مگر رژیم‏ ‏شاه با ایجاد خفقان و رعب و سرکوب آزادى خواهان و سانسور رسانه ها و زندانى و شکنجه نمودن فعالان سیاسى و‏ ‏معترضین و اعتراف گیرى از آنان و پرونده سازى و تبلیغات دروغ توانست در مقابل موج اعتراضات و نارضایتى هاى‏ ‏مردم مقاومت کند؟" امضا کنندگان نامه استمداد از مراجع در مورد تلاش دستگاه های امنیتی برای "اعتراف گیری" با "شیوه های غیرقانونی، غیراخلاقی و غیرشرعی" از بازداشت شدگان هشدار داده بودند. این در حالی است که مسئولان جمهوری اسلامی می گویند کسانی که اکنون در بازداشت هستند، از عوامل اغتشاشات بوده اند و بزودی محاکمه خواهند شد. اما آیت الله منتظری نوشته است: "عزیزانى که اکنون در زندان ها اسیر هستند و از آنان با زور و شکنجه اعتراف و مصاحبه مى‎گیرند و هر روز جنازه یکى از‏ ‏آن عزیزان را به خانواده ها تحویل مى‎دهند چه گناهى کرده اند؟ جز این که به تخلفات عدیده و تقلب در انتخابات به طور‏ ‏مسالمت آمیز و آرام اعتراض داشتند و خواستار احقاق حقوق از دست رفته خود بودند؟" آقای منتظری همچنین با انتقاد از شیوه های دستگاه های اطلاعاتی برای گرفتن اعتراف از بازداشت شدگان، به فرمان رهبر جمهوری اسلامی برای تعطیلی اخیر بازداشتگاه کهریزک اشاره کرده و نوشته است: "این گونه اعترافات هیچ مبناى شرعى و قانونى ندارد و آمرین و عاملین آن مرتکب جرمى بزرگ شده اند و باید در دادگاهى‏ ‏عادل و بى طرف و علنى محاکمه شوند تا مردم واقعا احساس کنند به حقوقشان توجه شده است و به آینده امیدوار شوند،‏ ‏نه این که در صدد اغفال مردم باشند و مثلا با تعطیلى یک بازداشتگاه تمام گناه را به گردن یک ساختمان بیندازند." پیشتر پایگاه اینترنتی آیت الله حسینعلی منتظری گزارش داده بود که او در روزهای اخیر برای بحث درباره "مسائل فقهی و سیاسی روز" با آیت الله عبدالکریم موسوی اردبیلی و آیت الله شبیری زنجانی، دیدار کرده است. جزئیات این دیدار در دهکده خاوه، در اطراف قم که اقامتگاه تابستانی آیت الله منتظری است، فاش نشده است. پیش از انتشار بیانیه تازه آقای منتظری، آیت الله موسوی اردبیلی و آیت الله یوسف صانعی، دو تن دیگر از مراجع تقلید، شیوه های برخورد با معترضان به نتایج انتخابات ریاست جمهوری را محکوم کرده بودند. آیت الله یوسف صانعی بیانیه ای صادر کرد که در آن خطاب به کسانی که آمر و عامل "ضرب و جرح و قتل و زندانی کردن افراد بوده و به آزار زندانیان می پردازند" هشدار داده شده بود که "اینگونه ظلم ها به کسانی که هیچ پناهگاهی جز خداوند ندارند از گناهان کبیره به شمار می رود." آیت الله صانعی خواستار آزادی فوری تمامی زندانیان و صدور "اجازه برگزاری مراسم به خانواده شهدای حوادث اخیر" شد و گفت که آمرین، عاملین و محرکین این حوادث نیز باید توبه کنند و رضایت مضروبین و آسیب دیدگان را به دست آورند. آیت الله عبدالکریم موسوی اردبیلی هم هشدار داد که ادامه روند کنونی می تواند باعث تضعیف نظام و اعتماد عمومی به آن شود و افزود که "حرمت شکنی و ایراد اتهاماتی که در دادگاه های صالحه ثابت نشده اند به بزرگان و شخصیت های ملی و دینی نه تنها جامعه را آرام نمی سازد بلکه آتش فتنه را شعله ور تر می کند." منبع : bbc 

۱۳۸۸ مرداد ۷, چهارشنبه

نمی شود ایران را به زندان ۷۰ میلیون نفری تبدیل کرد

قلم - میرحسین موسوی با تبریک اعیاد پیش رو، هر یک از این فرصت‌ها را به عنوان نعمتی دانست که خداوند برای نهضت سبز قرار داده است تا از آن خوب استفاده کند.  به گزارش خبرنگار قلم نیوز، مهندس میرحسین موسوی در دیدار با اعضای تشکل‌های معلمان و فرهنگیان در انجمن اسلامی معلمان ایران با تبریک ماه شعبان و اعیاد این ماه، این فرصت‌ها را نعمتی برای نهضت سبزخواند تا از آن خوب استفاده کند و گفت: این مهم‌ترین مساله است که شبکه عظیم اجتماعی و سبزی که در سراسر کشور ایجاد شده است، اگر هوشیار باشد که هست، باید از تمام این مناسبت‌ها با استفاده از خلاقیت خود استفاده کند. وی با اشاره به اینکه این مناسبت‌ها زیاد هستند یادآور شد: ما می‌توانیم هر روز برنامه‌ای برای روشنگری و پیگیری اهداف بلند نهضت بزرگ سبز داشته باشیم. موسوی در ادامه درباره سخنان یکی از اعضای حاضر مبنی بر اینکه جریان حاکم بعد از انتخابات غافلگیر شد و فقط تا زمان انتخابات برای خود برنامه ریزی کرده بود، گفت: فکر می‌کنم این غافلگیری به چند هفته پیش از انتخابات برمی‌گردد زیرا تمام تلاش آنها در جهتی بود که مردم در انتخابات شرکت نکنند. وی با اشاره به عملکرد رسانه ملی و دیگر رسانه‌های دولتی نسبت به دوره‌های قبل ریاست‌جمهوری، تلاش آنها را در جهت حضور عده قلیلی در انتخابات دانست و بیان کرد: آنها فکر نمی‌کردند که در مدت کوتاهی چنین موج عظیمی ایجاد شود برای همین غافلگیر شدند و طرح‌هایشان ناشیانه اجرا شد و خلل و فرج بسیار زیادی داشت و آنها قدرت مردم را به درستی تخمین نزدند و عمق جریان را به درستی درک نکردند. دلیل برانگیختگی و حضور مردم در خیابان‌ها را درک نکردند در نتیجه کشور و خودشان را با مشکل مواجه کردند. میرحسین با بیان اینکه مطالبی که قبل از انتخابات، مطرح و بر آن تاکید کرده است چیزی نبوده جز درخواست‌های معمولی ذکر شده در قانون اساسی که مغفول مانده و کنار گذاشته شده بود افزود: ما بخش‌های اندکی از قانون اساسی را اجرا کرده‌ایم. قسمتی از آن را خوانده‌ایم آن هم بر اساس منافع گروهی و جناحی و آن بخشی که به نفع ما نبوده، کنار گذاشته‌ایم. وی با بیان اینکه جز حقوق مصرح در قانون اساسی چیز دیگری نگفته است، بیان کرد: ما گفتیم شعار مردم در ابتدای انقلاب این بود "در بهار آزادی جای شهدا خالی؟"، حرف ما این است که این آزادی کجاست؟ مگر مردم به خاطر این آزادی به صحنه نیامدند و 22 بهمن 57 راهپیمایی‌های میلیونی در سراسر کشور انجام نشد و شعار آزادی سر ندادند؟ مردم دنبال آزادی بودند، الان این آزادی کجاست؟ موسوی با اشاره به مغفول ماندن بخشی از حقوق مردم و کرامت انسانی زن‌ها، آزادی سخن، اندیشه و گفت‌وگو و هویت ملی ما و طرح آنها در انتخابات بیان کرد: طبیعی است که این سخنان از دل مردم برخاسته بود که به آنها بازگشت و موج ایجاد کرد و آینده این حرکت هم بستگی به این دارد که ما تا چه اندازه این شعارها را ببینیم و پایبند به آنها بمانیم و حاضر باشیم هزینه این پایبندی را بپذیریم. میرحسین در ادامه درباره هویت ساختارشکنان گفت: متهم می‌کنند که شما ساختارشکن هستید و از ساختارشکنی استفاده می‌کنید، ما می‌خواهیم بگوییم ما دنبال ساختارهای واقعی برآمده از دل مردم و قانون اساسی هستیم. شما ساختارشکن هستید. با بررسی جریانات یک نمونه از دستگیری‌ها از ابتدا تا انتهای آن می‌توانید ببینید چه کسانی ساختارشکن هستند. لزومی ندارد ما صدها جنایت و تیراندازی و لباس شخصی را ببینیم، فقط کافیست آقایان یک نمونه مثلا پرونده همین روح الامینی، اعرابی یا آقاسلطان را مورد بررسی قرار دهند، خواهند دید که تا چه اندازه ساختارشکنی در مجموعه نظام صورت گرفته است و این به آنچه ما از جمهوری اسلامی و نظام انتظار داشتیم، هیچ شباهتی ندارد. وی با بیان اینکه ما چنین نظامی را نمی‌خواستیم گفت: آیا ما نظامی را می‌خواستیم که افرادی شبانه بریزند و خانه‌های دانشجویان و مردم را ویران و ماشین‌های آنها را تخریب کنند؟ و بعد همه ارگان‌های موجود از وزارت اطلاعات تا بسیج بگویند این‌ها به ما ربطی ندارند؛ این‌ها از کجا آمده‌اند آیا از کره مریخ آمده‌اند؟ وقتی قتلی رخ می‌دهد، متهم هر کجا باشد آقایان آنقدر قوی هستند که ردش را بگیرند، آن‌وقت ده‌ها و صدها نفری که این جنایت‌ها را مرتکب شده‌اند را نمی‌توانند شناسایی کنند؟ چه کسی این را باور می‌کند؟ آیا این به معنای متهم کردن کل نظام به دروغگویی نیست؟ موسوی در ادامه با اشاره گسترش پوستر دروغ ممنوع در سطح کشور گفت: مردم متوجه شدند که یک دروغ بزرگ پشت این جریانات هست که این همان ساختارشکنی و روی گرداندن از قانون اساسی و همه آرمان‌ها و ایده‌آل‌هایی بود که نظام ما و مردم به آن پایبند بودند. الان هم نظام هیچ چاره‌ای ندارد که به آنها (آرمان‌ها، ساختارها و قانون اساسی) بازگردد و به نظر من اگر برنگردد مردم آن را برخواهند گرداند و مردم خود از راهی که آمده‌اند باز نخواهند گشت. وی ادامه داد: غافلگیری دیگری که برای آقایان اتفاق افتاد این بود که تصور می‌کردند با چند حرکت بعد از 22 خرداد مردم به خانه‌های خود بازخواهند گشت اما همین که ملتی با این گستردگی و با این همه هزینه‌های بسیار بیش از 40 روز در خیابانهاست نشان‌دهنده عمق این جریان است؛ بعد آقایان ذهنیتشان را داده‌اند به اینکه دو گروه خارج کشور بودند و تماس با سفارتخانه موضوع را حل می‌کند، اینها تصور می‌کردند که احزاب این جریان را هدایت می‌کنند برای همین شخصیت‌ها و سران احزاب را دستگیر کردند و تمام تلاش خود را برای اعتراف‌گیری به کار بردند. موسوی در ادامه با اشاره به اظهارات آیت‌الله جنتی مبنی بر اینکه که اعترافات دارد گرفته می‌شود گفت: آیا یک روحانی و مجتهد که اصولی دارد می‌تواند این حرف را بزند؟ اعتراف گرفتن داشتیم در اسلام؟ ما آدم‌های کم سوادی هستیم شما که باسواد هستید بیایید شرح دهید کجای اسلام، کجای قرآن و کتب فقهی ما روی مساله اعتراف کردن تکیه کرده‌اند؟ ما هر چه از حضرت علی (ع) شنیده‌ایم، بر عکس این بود، در جهت تبرئه مردم بود و در این جهت بود که مردم علیه خود حرفی نزنند. وی با یادآوری اینکه این شیوه‌ها نتیجه‌ای در بر ندارد افزود: زیرا این حرکت مردم به شکل هرمی تنظیم نشده است بلکه به صورت یک شبکه گسترده در حال سیر بود که به همه خانواده‌ها نفوذ کرده بود و راز بقای این نهضت هم همین است و هر حرکتی در آینده هم باید به این سمت برود که نمی‌شود یک حرکت گسترده مردمی را در قالب یک تشکل کلاسیک مختصر کرد و کاهش داد. این یک خطر برای این حرکت در آینده است. موسوی با بیان اینکه هر چه افراد را بازداشت کردند این حرکت گسترده‌تر شد، گفت: قدرت این حرکت از گسترش آگاهی‌هاست و باید آن را پاس بداریم و عمیق‌تر کنیم. وی با اشاره به اینکه عده‌ای به دولت حاکم رای دادند، بیان کرد: باید آگاهی را در میان این افراد گسترش دهیم و روش دولت تعیین کردن و وزیر عوض کردن و سیاست‌های اقتصادی و ماجراجویی سیاست‌خارجی دولت حاکم را به آنها یادآور شویم. موسوی در ادامه بر لزوم فراگیر بودن شعارها تاکید کرد و با اشاره به فراگیر شدن نماد سبز میان همه ایرانیان و همبستگی حاصل از این نماد که با هم بودن را نشان می‌داد، گفت: باید شعاری مطرح کنیم که گستردگی آن بتواند ایرانیان داخل و خارج کشور را دربرگیرد و بر اساس آن، حرکتمان را تنظیم کنیم. آنچه من پیشنهاد می‌کنم، ایستادن بر قانون اساسی از زاویه زنده کردن اصول مغفولی است که مهم‌ترین آن آزادیهاست. وی با اشاره به اصل آزادی برگزاری اجتماعات به درخواست خودش و مهدی کروبی برای برگزاری مراسم یابود شهدای وقایع اخیر در مصلی تهران اشاره کرد و گفت: با این کار دولت را در معرض امتحان قرار دادیم؛ ما نمی‌خواهیم کاری کنیم، سخنرانی هم نداریم، فقط می‌خواهیم از مصلایی که با هزینه‌های صدها میلیارد تومانی ساخته شده، یک استفاده‌ای کنیم، همان 13 میلیونی که شما می‌گویید، این‌ها هم حقی دارند نسبت به این مصلی و از پول آنها ساخته شده و از بودجه عمومی صرف شده است و متعلق به آنها هم هست، اجازه دهید ما جمع شویم و فقط قرآن بخوانیم، قرآن بخوانیم . موسوی در ادامه با یادآوری اینکه قانون اساسی می‌تواند مثل رنگ سبز ما باشد و پیوند دهنده ما باشد، افزود: باید توجه کنیم که برای ادامه این حرکت - که برای احیای ارزش‌های اصلی انقلاب اسلامی و ارزش‌هایی است که مردم به‌خاطر آن هزاران شهید دادند- مجبوریم که به قانون اساسی تکیه کنیم و از آن دفاع کنیم و آن را شعار اصلی خود قرار دهیم. وی با اشاره به اینکه قانون اساسی بر هویت ملی تاکید دارد، از این موضوع که بسیاری از اصول قانون اساسی که می‌تواند مقوم این هویت باشد به تهدید تبدیل شده است، گفت: تکیه بر هویت ایرانی بسیار کارساز است و این هویت ایرانی جدای از هویت اسلامی نیست اما غفلتی در این زمینه صورت گرفته است. موسوی با اشاره به تکرار فریاد "ایران"، "ایران" در یکی از سفرهایش، تاکید بر این هویت ملی و ایران را ندایی خواند که به ایرانیان خارج از کشور نیز رسید. وی با اشاره به اینکه حضرت امام (ره) نیز در ابتدای انقلاب تلاش در جمع کردن همه اقلیت‌ها و قومیت‌ها تحت نام ایران داشتند، گفت: وسعت ملتی که تعریف کرده بودیم به حدی بود که همه مردم در آن می‌گنجیدند و بر اساس همین دید هم بود که اقلیت‌ها به مجلس راه یافتند. میرحسین به رسمیت شناخته شدن حقوق اقلیت در کنار حقوق اکثریت را متاثر از یک گفتمان بسیار مترقی خواند که همه ما را با هم و اقلیت‌ها و قومیت‌ها را با ما و شیعه و سنی را با هم جمع می‌کرد. موسوی در ادامه قتل‌ها و دستگیری‌های رخ داده را فاجعه خواند و گفت: ما چنین چیزی را حتی قبل از انقلاب هم شاهد نبودند. به کسانی که چنین جنایاتی را مرتکب می‌شوند یادآور می‌شوم که مردم، آنهایی را که قبل از انقلاب مرتکب جنایت شدند به یاد داشتند و آنها را به سزای عملشان رساندند؛ مردم از چنین جنایت‌هایی نخواهند گذشت. چطور می‌شود یک فردی علاقه‌مند به انقلاب، اسلام و کشور حتی یک آدم گناهکار به زندان وارد شود و بعد جنازه او بیرون آید؟ مگر ما پیرو امام علی (ع) نیستم؟ مگر توصیه‌های ایشان را درباره ابن ملجم نشنیده‌ایم؟ مگر درباره عدالت اسلامی صحبت نکرده‌ایم؟ به گزارش قلم‌نیوز، وی افزود: مگر این وضعیت قابل تحمل است؟ چطور سران کشور ما فریاد نمی‌کشند و از این فجایع گریه نمی‌کنند؟ نمی‌بینند اینها را لمس نمی‌کنند. اینها همه کشور را سیاه می‌کنند. اینها دل همه ما را سیاه می‌کنند، اگر ما سکوت کنیم همه ما را ویران می‌کند و همه ما را به جهنم می‌برد. من نسبت به این اعتراض‌ها خوشحالم زیرا این اعتراض‌ها نشاندهنده سلامت ملت ماست مردم ما راضی به جنایت نیستند؛ راضی به اینکه افراد جانی پیدا شوند و به خانه‌ها و ماشین‌های مردم حمله کنند، نیستند؛ این عدم رضایت نشاندهنده زنده بودن ملت ماست و کسانی که در مسوولیت هستند بدانند که اگر ملتی طاقت مخالفت با جنایت‌ها را دارند باید در کنار این ملت و مدافع آنها باشند. موسوی در ادامه با بیان اینکه کشور نمی‌تواند تبدیل به یک زندان شود که 70 میلیون نفر در آن زندانی شوند، به اصل تفکیک قوا اشاره کرد و گفت: یقین دارم قوه قضاییه نمی‌تواند و حق ندارد به بسیاری از این زندان‌ها سر بزند و اطلاعات بگیرد. وی با طرح این سوال که آیا در حال حاضر قوه قضاییه مستقل داریم، بیان کرد: آیا قوه قضاییه می‌تواند پرونده همین روح‌الامینی را بررسی کند، الان می‌گویند مریض شده و مننژیت گرفته است، قوه قضاییه بررسی کند ببیند دندان‌های وی به چه دلیل شکسته است؟ آیا زمین خورده است یا کارهای دیگری صورت گرفته است. چنین قوه قضاییه‌ای کشور ما را نجات می‌دهد و به نفع کشور و همه ماست که چنین کاری انجام دهد. موسوی در ادامه توضیح داد که برای این روح‌الامینی را مثال زد که همه چیز درباره او روشن است، محاسن هم داشته، مذهبی و بسیجی هم بوده است و بعد به این سیل عظیم و موج سبز پیوسته و شاهدان همه می‌گویند که او، زنده دستگیر شده است و بعد در زندان، جنازه‌اش را تحویل داده‌اند. وی با اشاره به نام امیر جوادی که سایت‌ها به تازگی نام وی را به عنوان یکی از شهدای وقایع اخیر عنوان کرده‌اند با تاسف بیان کرد: ما همه مسلمانیم، حداقل جوانمردی این است که اگر اینها را کشته‌اید، آنها اذیت شده‌اند و زجرکشیده‌اند، لااقل جنازه‌های آنها را بدهید و به خانواده‌های آنها برسید. آن دسته از افرادی که شناخته شده نیستد چه؟ آنهایی که شهرستانی هستند چه می‌شوند؟ اینها را برگردانید به خانواده‌هایشان. چرا اینقدر مردم را آزار می‌دهید؟ چرا مردم را عصبی می‌کنید؟ چرا مردم را تحقیر می‌کنید؟ مردم حق دارند از قبر فرزندان خود خبر داشته باشند. میرحسین موسوی تاکید کرد که این مشکلات جز با بازگشت به اصول انقلاب و قانون اساسی حل نخواهد شد و ما بیش از هر زمان دیگری نیاز داریم تا به ارزش‌ها و آرمان‌های ابتدای انقلاب و دیدگاه‌های حضرت امام (ره) رجوع کنیم. این به نفع همه ما و آخرت ماست. وی ، شورش خیابانی خواندن حرکت‌های مردمی را ناشی از اشتباه جریان حاکم در درک حرکت مردم خواند و اینکه آنها فکر کردند با ایجاد حالت امنیتی و بهم‌زدن اجتماعات، حرکت مردم جمع خواهد شد. موسوی با اشاره به حافظه تاریخی و جمعی مردم یادآور شد که این‌طور نیست که چند ماه بگذرد و مردم همه چیز را فراموش کنند و همه چیز حل شود. وی در پایان سخنان خود با یادآوری اینکه "نمی‌شود سر مردم را شیره مالید" بیان کرد: خداوند توفیق دهد که همه به راه اسلام و انقلاب برگردیم.

جلالی:رسیدگی به وضعیت زندان طبقه منفی چهار وزارت کشور

سحام نیوز:مخبر کمیسیون امنیت ملی با اشاره به اینکه او هم شایعات در خصوص زندان طبقه منفی چهار وزارت کشور را شنیده است، تاکید کرد که به این مسئله رسیدگی خواهد شد. کاظم جلالی که در جمع خبرنگاران پارلمانی حاضر شده بود در پاسخ به سئوال خبرنگار پایگاه خبری فراکسیون خط امام(ره)مجلس«پارلمان‌نیوز»، در خصوص اینکه آیا کمیته ویژه مجلس برای بررسی وضعیت بازداشت‌شدگان با توجه به اخباری که در مورد زندان‌های غیرقانونی از جمله زندانی طبقه منفی چهار وزارت کشور منتشر شده از این زندان‌ها بازدید می‌کندگفت:«بله من هم این موضع را شنیده‌ام که بهتر است اسم نبریم، از این مکان‌های غیرقانونی چندین مورد شنیده‌ایم که حتما به وضعیت آنها رسیدگی می‌کنیم.» وی در خصوص بازداشتگاه کهریزک نیز اظهار داشت:« نمی‌دانم این بازداشتگاه زیر نظر کدام نهاد است اما با بازجوها و افرادی که با زندانیان بدرفتاری کرده‌اند برخورد خواهد شد.» نماینده شاهرود در پاسخ به سئوال دیگر پارلمان‌نیوز در خصوص دیدار روزگذشته کمیته ویژه از زندان اوین و نبود چهره‌های سیاسی در بین زندانیان اوین نیز تصریح کرد:« در دیدار روز گذشته امکان بازدید و ملاقات با 50 رندانی که اکثرا از چهره‌های سیاسی و از روزنامه‌نگاران است به ما داده نشد.» وی در پاسخ به سئوال دیگر پارلمان‌نیوز در خصوص شایعات منتشره در خصوص انتقال چهره‌های سیاسی به یکی از زندان‌های سپاه و نیز زندان اصفهان، اظهار داشت:«نمی‌توانم این خبر را تائید کنم، البته ما هم روز گذشته این افراد را در اوین ندیدم اما به ما گفتند که این افراد در اوین نگهداری می‌شوند اما به ما اجازه ملاقات با آنها داده نشد.» عضو كمیته ویژه‌ مجلس در رسیدگی به وضعیت بازداشت شدگان حوادث اخیر، افزود:« 200 نفر از دستگیر شدگان در حوادث اخیر كسانی هستند كه به گفته‌ قوه‌ی قضاییه و مسئولان قضایی، اسناد و مدارك كافی وجود دارد كه در اغتشاشات به شكل میدانی نقش داشته‌اند، به این معنا كه سلاح گرم یا سرد از آنها گرفته شده و یا اموال عمومی و خصوصی را تخریب كرده‌اند.» جلالی همچنین خبر از گفتگوی مفصل اعضای کمیته ویژه با این 200نفر داد و گفت که با مسئولان زندان و زندانیان و برخی مسئولان قضایی نیز روز گذشته رایزنی‌های طولانی در اوین انجام دادیم.» وی در پاسخ به سئوال دیگر پارلمان‌نیوز در مورد اینکه آیا بازداشت‌شدگان در اوین و کهریزک شکایتی از وضعیت خود نداشتند؟، اظهار داشت:« در بازداشتگاه کهریزک شکایت‌هایی در مورد بدرفتاری بود که به آنها رسیدیگی می‌کنیم اما در اوین هیچ شکایتی وجود نداشت و اوینی‌ها از وضعیت خود راضی بودند.» مخبر کمیسیون امنیت ملی در ادامه با تاكید بر این‌كه تمام كسانی كه در این حوادث اخیر خسارت دیده و یا شكایتی دادند، ما به عنوان نمایندگان مجلس آماده‌ شنیدن سخنان آنها هستیم، تاكید كرد:«در مجموعه نظام تصمیم جدی وجود دارد با هركسی كه تخلف كرده است، برخورد شود و این قضیه امروز به شكل جدی پی‌گیری می‌شود.» وی در پاسخ به سئوال دیگری در خصوص اینکه بسیاری از شخصیت‌های سیاسی كه امروز در بازداشتگاه به سر می‌برند، پیش از اغتشاشات دستگیر شده‌اند و لذا این گفته كه بسیاری از اینها مدیریت اغتشاشات را به عهده داشته‌اند چه توجیهی دارد؟ تاکید کرد:«بنده چندین بار تكرار كردم كه بر اساس اطلاعاتی كه به ما رسیده است مسائل را مطرح می‌كنم، اما ما نیز خواستار برخورد جدی با همه‌ متخلفین هستیم و البته معتقدیم كه باید تمام بازداشت شدگان از آن‌چه قانون برای آنها مشخص كرده مثل وكیل و تماس با خانواده‌هایشان برخوردار شوند. در كنار این مساله ما خواهان صیانت از حقوق همه‌ افراد هستیم.» عضو كمیته ویژه‌ مجلس در رسیدگی به وضعیت بازداشت شدگان حوادث اخیر،با تاكید بر این‌كه یك جرم حتما باید در محكمه‌ی صالحه به اثبات برسد تا فرد مجرم شناخته شود،تصریح کرد:«در این زمینه که چهره‌های سیاسی در اغتشاشات نقش محوری داشتند یا خیر من هیچ اطلاعاتی ندارم و تا این لحظه هم با هیچ‌یك از شخصیت‌های سیاسی بازداشتی ملاقاتی نداشته‌ایم، اما بر اساس اطلاعاتی كه دستگاه قضایی به ما داده است 200 نفر از این افراد كه هم‌چنان در بازداشت هستند افرادی كف خیابانی بوده‌اند و 50 نفر هم شخصیت‌های سیاسی و گروهكی كه دستگاه قضایی قائل است كه در اتفاقات اخیر این افراد مدیریت بحران می‌كرده‌اند.» بیماری مننژیت که از سوی برخی مسئولان به عنوان دلیل اصلی مرگ محسن روح الامینی عنوان شده است، محور سئوال بعدی بود که جلالی پاسخ داد:« این بیماری توسط پزشک بیمارستان محرز شد و سازمان زندان‌ها طبق تاكید وزارت بهداشت، عملیات واكسیناسیون را در تمام مراكزی كه شائبه‌ی وجود این بیماری موجود بود، انجام داد.» وی در مورد تعداد دقیق کشته شدگان حوادث اخیر نیز گفت:«آماری که رسانه‌های خارجی عنوان می‌کنند درست نیست، در عین حالی که آمار دقیقی نیز در این زمینه وجود ندارد و در حال گردآوری اطلاعات در این خصوص هستیم.» جلالی تاكید كرد:«كسانی كه درخصوص بازداشت شدگان اخیر دچار تخلفات غیرقانونی شده‌اند، حتما باید مجازات شوند؛ چرا كه بعضا كار این افراد موجب شد كه برخی رسانه‌های خارجی نسبت به نظام جمهوری اسلامی و نسبت به قضایایی كه اراده‌ نظام بر آن نبود، بتازند.» نماینده شاهرود در پاسخ به سئوال دیگر خبرنگار پارلمان‌نیوز که آیا مجلس و بخصوص کمیته ویژه قصد آن را ندارد که به دیدار خانواده‌های کشته شدگان برود و از آنها دلجویی کند، تصریح کرد:«ما علاقه‌مندیم كه با همه این افراد دیدار كنیم، اما اگر وضعیت شلوغی كار به ما این اجازه را بدهد.» جلالی در پایان در پاسخ به این سئوال كه وضعیت كسانی كه در این قضایا گم شده‌اند چه می‌شود؟ خاطر نشان کرد:«برخی در زندان اسم واقعی خود را عنوان نكرده‌اند و به همین خاطر اسامی آنها با اسامی كه از سوی خانواده‌هایشان مطرح می‌شد، همخوانی نداشت.»

نامه آیت‌الله طاهری به رئيس مجلس خبرگان رهبري

بسمه تعالی حضور محترم آیت‌الله آقای هاشمی رفسنجانی (زید عزه العالی)  با سلام و تحیت و آرزوی توفیق و سلامتی برای جنابعالی كه بحق از ذخائز انقلاب و روحانیت و از یاوران با سابقه و موثر نهضت و حضرت امام رحمه الله می باشید. لازم می دانم از مواضع و سخنان روشنگر و تاریخی جنابعالی در نماز جمعه تهران كه بارقه ای از امید در دلهای نگران مردم دمید تشكر و سپاسگزاری نمایم. قطعاًً این مواضع روحیه مقاومت و پایداری در مقابل انجرافات و بدعتهای خطرناك موجود را در همه تقویت و مضاعف نمود. چنانچه مستحضرید شرایط بسیار خطیر و دردناك كنونی كه كیان و اسلام و كشور و جان و شرافت مردم را مورد آماج قرارداده است ناشی از فاصله گرفتن عده ای زیاده و قانون گریز از مبانی و اهداف انقلاب و اسلام می باشد كه در صورت بی‌توجهی به عواقت آن آثار سود و غیر قابل جبرانی برای انقلاب و كشور عزیز به ارمغان خواهد آورد.  امام (ره) بارها وقوع چنین خطری را از این ناحیه پیش بینی می نمود و به زبان و قلم متذكر می‌شد اما متاسفانه وقتی هشدارهای آن پیر خردمند جدی گرفته شد كه فراگیری ظلم و انحراف كشور را مورد هجمه قرار داد و خسارات فراوانی بر پیكر مردم سالاری دینی و انقلاب اسلامی وارد نمود.  در این برهه حساس روحانیت در آزمونی سخت قرار دارد. اگر نسبت به اعمال و رفتار غیرقانونی و ضد اسلامی این طایفه افزون طلب و دنیاپرست بی‌تفاوت و یا كم اثر باشیم قطعاً مورد مؤاخذه خداوند و معاقب قضاوت تاریخ و مردم خواهیم بود چرا كه مشروعیت همه اركان و افراد در این نظام تنها به عمل به شرع مقدس و فرامین الهی است .  این روزها متعاقب انتخابات سیل دستگیری‌ها و تضییقات و رفتارهای خشونت بار ذهن هر انسان آزاده ای را متألم و مشغول نموده است. از حضرتعالی و همه نخبگان انتظار می رود برای پایان دادن به این فاجعه تدبیری اندیشیده و قبل از آن كه دامنه آن حیثیت نظام و روحانیت را مورد هجمه بیشتر قرار دهد نسبت به مهار آن اقدام گردد.  والسلام علیكم و رحمه الله و بركاته  سید جلال الدین طاهری٣/۵/١٣٨٨ مجذوبان نور

مشروعيت و جمهوريت

محمدتقي فاضل ميبدي  اين روزها، به خاطر مسائل پس از انتخابات رياست‌جمهوري د‌هم، بحث مشروعيت نظام، باز بر سر زبان‌ها افتاده است. به‌دنبال خطبه‌هاي آيت‌الله‌هاشمي رفسنجاني كه مقبوليت و مشروعيت نظام را مبتني بر آراي مردم قلمداد كرد و با يك بيان مهم تاريخي، به نقل از سيد بن طاووس، مقبوليت حكومت امام علي (ع) را از راه بيعت مردم «جمهوريت» ‌تلقي كرد، پاره‌اي را به اين واكنش واداشت ـ در خطبه‌هاي هفته بعد ـ كه مشروعيت حكومت درنظام اسلامي لاهوتي است و ولايت امت يك امر آسماني به شمار مي‌رود، چه مردم بخواهند و چه نخواهند. يعني راي مردم نقشي در مشروعيت‌بخشي حاكمان ندارد. حال بايد ديد كه اين ادعا تا چه ميزان برخوردار از منطق محكم است و آيا اصولا مي‌توان حكومتي را مشروع دانست و‌لو اينكه مردم آن را پذيرا نباشند؟ 1ـ در مقدمه بايدگفت: حكومت يك مقوله سياسي است. جايگاه و خاستگاه آن به امري عقلايي برمي‌گردد و در فلسفه سياسي، مشروعيت به معناي شرعي‌بودن نيست. مشروع‌بودن حكومت، به دو معنا بر‌مي‌گردد، الف: قانوني بودن حكومت. يعني حكومت برآمده براساس قانون موجود آن كشور و جامعه باشد و هيچ تخلف قانوني چه پيش از انتخابات و چه ‌حين انتخابات و چه بعد از آن صورت نگرفته باشد. ب: مشروعيت به معناي حق حاكميت. يعني چه كسي حق حاكميت دارد؟ ميان فيلسوفان و فقيهان بعد از اسلام هميشه اين دعوا وجود داشته است كه آيا حق حاكميت از آن فيلسوفان است يا از آن فقيهان. افلاطون حكومت را حق فيلسوفان مي‌دانست، زيرا بر اين باور بود كه حكومت و سياست جزو حكمت عملي است و حكمت عملي قسمتي از فلسفه و حكمت است و پاره‌اي از فيلسوفان در دوره اسلام اين نظر را پذيرفتند... قانون اساسي جمهوري اسلامي حكومت و ولايت امر را حق فقيه جامع‌الشرايط مي‌داند. در اصل 109 قانون اساسي آمده است: شرايط و صفات رهبر: 1- صلاحيت علمي لازم براي افتاء در ابواب مختلف‌ فقه 2- عدالت و تقواي لازم براي رهبري امت اسلام 3- بينش صحيح سياسي و اجتماعي و... يعني 1- اين اصل اجازه نمي‌دهد كه في‌المثل فيلسوفي كه قدرت افتاء در مسائل فقه را ندارد رهبر جامعه باشد. يعني حق حاكميت از آن فقيهان است. 2- حال اگر فرض گرفتيم كه حكومت از آن فقيهان است چه كسي مي‌تواند چنين حقي را يا بهتر است بگوييم چنين وكالتي را به تعبير مرحوم دكتر حائري يزدي يا چنين ولايتي را به تعبير رايج به فقيهان بدهد؟ بايد گفت پاسخ اين سوال را نبايد از شرع و دين جست. اين سوال مانند اين است كه چه كسي يا چه روشي بهتر مي‌تواند جامعه را بهداشتي و روش‌هاي در درماني را هموارتر كند؟ پاسخ اين پرسش‌ها را بايد از سيره و روش‌هاي عقلاي تجربي به دست ‌آورد، در تاريخ ثابت شده است كسي كه منصوب از عالم لاهوت باشد و در برابر ناسوتيان پاسخگو نباشد در نهايت به استبداد كشيده مي‌شود كساني كه در فلسفه سياسي يا در دانش كلام در ميان مسلمين«بالاخص عالمان شيعي» ولايت ائمه(ع) را از بالا مي‌دانند، در كنار نصب از بالا، تئوري معصوميت ائمه وجود دارد. بلي اگر كسي معصوم از خطا و گناه باشد و در حق هيچ كسي سر سوزني ستم روا ندارد، چنين كسي را مي‌توان گفت كه ممكن است منصوب از آسمان باشد. اما آن هم در تحقق حكومت خود، بايد رضايت مردم را در پي داشته باشد. بنابراين پيامبر(ص) و علي (ع) حكومت خود را بر مردم تحميل نكردند. مسلمانان از جان و دل با پيامبر بيعت كردند. رسالت پيامبر از طرف خداوند بود‌ اما حكومت او در مدينه با بيعت مردم گره خورد. 3- فيلسوفان سياست براي مهار قدرت‌هاي فاسد و اينكه چه بايد كرد تا ظلم و فساد از ناحيه حكومت‌ها كمتر شود، نخست مشروعيت‌هاي سنتي را به چالش كشيدند و حكومت‌هاي لاهوتي، موروثي و پدرسالاري را به نقادي گذاشتند و براي ايجاد بهترين روش مهار قدرت نظريه قرارداد اجتماعي را مطرح كردند و فيلسوفان بزرگي چون توما‌س‌‌هابز، جان لاك، ژان ژاك روسو و... مشروعيت حكومت را از راه قرارداد اجتماعي دانستند. يعني مفهوم دولت يك مفهوم قراردادي است و ميان مردم و هيات حاكمه يا دولت عقد قرارداد است كه ايجاد مشروعيت مي‌كند. هرگاه رهبري جامعه از پيمان خود خطا كرد مردم مي‌توانند به راحتي او را معزول كنند. اين بهترين شيوه‌اي است كه تاكنون براي كاهش فسادهاي سياسي پيموده شده است. احياي مشروعيت سنتي و اينكه حاكمان منصوب از بالا هستند و آدميان دسترسي به چنين كاري را ندارند، مانند اين است كه بگوييم حكومت شرعي همان حكومت پادشاهي ‌يا موروثي است. يعني احياي شيوه‌هاي منسوخ. اگر آقايان بر اين باور هستند كه اسلام دين عدالت‌پذير و ستم‌ستيز است و براي تحقق اين امر مهم عقل بشري را بها مي‌دهد، بايد ديد عقلاي بشري براي تحقق عدالت و محو ستم چه راهي را ترسيم كرده‌اند. بعضي از آقايان از ولايت‌فقيه به گونه‌اي صحبت و دفاع مي‌كنند كه گويي مردم تكليف دارند تا هميشه و همواره فرمانبر حاكميت باشند و هيچ حق انتقادي را ندارند. براساس بعضي از اين گفته‌ها جمهوريت و آراي مردم كه در قانون اساسي به كرات از آن ياد شده است در عمل مفهومي ندارد. در هيچ نظام سياسي در دنياي دموكراسي و مبتني بر آراي مردم، حاكميت مطلق وجود ندارد و امام عدالت حضرت علي(ع) به مردم حق انتقاد از خود را داد و خويشتن را بري از خطا ندانست. اينكه بعضي آقايان اظهار مي‌كنند كه انتصاب فقيه از طرف خداوند مورد اتفاق علماست، مبناي فقهي ندارد. اگر در گذشته چنين نظري به شكل احتمال مطرح بوده مانند اين نظرات كه بعضي علما مي‌گفتند «شاهان سايه خداوندند» همانطور كه در مقدمه پاره‌اي از كتاب‌هاي فقهي آمده است و امروز چنين نظري مورد انكار علماست در هر صورت اين ادبيات سياسي كه حاكميت ديني منصوب از بالاست و مردم بايد در برابر چنين حكومتي تسليم باشند نظريه مردودي است و يادآور نظريات سياسي علما‌ي قرون وسطي است. مرحوم شهيد مطهري در اين باره مي‌فرمايد: «در تاريخ فلسفه سياسي غرب مي‌خوانيم آنگاه كه مفاهيم خاص اجتماعي و سياسي در غرب مطرح شد و مساله حقوق طبيعي و مخصوصا حق حاكميت ملي به ميان آمد و عده‌اي طرفدار استبداد سياسي شدند و براي توده مردم در مقابل حكمرانان حقي قائل نشدند و تنها چيزي كه براي مردم در مقابل حكمران قائل شدند وظيفه و تكليف بود. اين عده در استدلال‌هاي خود براي اينكه پشتوانه‌اي براي نظريات سياسي استبداد مآبانه خود پيدا كنند به مساله خدا چسبيدند و مدعي شدند كه حكمران در مقابل مردم مسوول نيست بلكه او فقط در برابر خدا مسوول است ولي مردم در مقابل حكمران مسوول‌اند و وظيفه دارند. مردم حق ندارند حكمران را بازخواست كنند كه چنين و چنان كن. فقط خداست كه مي‌تواند او را مورد پرسش و بازخواست قرار دهد...» (علل گرايش به مادي‌گري، ص 104) اين ادبيات قرون وسطايي، هنوز از زبان بعضي در اين جامعه معمول است و بر اين باورند كه مردم تنها مبدا قابلي براي امر حكومتند و نه مبدا فاعلي. بنابراين صاحب اختيار نخواهند بود و رابطه مردم با حكومت رابطه ولي و قيم است با مولي عليه. به نظر مي‌رسد اگر انقلابي مخملي در اين كشور وجود داشته باشد، پرچم آن دست كساني است كه مي‌خواهند جمهوريت را از مشروعيت نظام بگيرند و آراي مردم را صوري يا مصلحتي جلوه دهند اعتماد ملی

۱۳۸۸ مرداد ۶, سه‌شنبه

اطلاعات موازی رسماً جايگزين وزارت اطلاعات می شود

 در پی مجادله ميان محسنی اژه ای و حسينيان با مسوولان سازمان اطلاعات موازی و عزل محسنی اژه ای کليه مسووليتهای امنيتی در اختيار آقايان احمد سالک نماينده سابق رهبری در حفاظت اطلاعات سپاه و حسين طائب فرمانده سابق حفاظت اطلاعات سپاه قرار خواهد گرفت.  حجه السلام احمد سالک نماينده ولی فقيه در نيروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی- نماينده ولی فقيه در سازمان حفاظت و اطلاعات سپاه - دبير هيات عالی گزينش کشور و عضو شورای مرکزی جامعه روحانيت مبارز تهران است که شنيده می شود به اتفاق حجه السلام حسين طائب مسووليت اصلی سازمان اطلاعات موازی را بر عهده دارند. - حجه السلام علوی قائم مقام وزرت اطلاعات در پی عزل محسنی اژه ای از وزارت از پذيرش سرپرستی وزارت اطلاعات خودداری کرد و آقای طاهری معاون خارجه وزارت اطلاعات اين مسووليت را بر عهده گرفته است  - شنيده شده که در روزهای قبل از برکناری وزير اطلاعات، دو معاون وزير و چندين کارشناس تا حد مديرکل نيز در اين وزارتخانه از سمت‌های خود برکنار و مجبور به بازنشستگی شده‌اند. بر اساس گزارش فوق تعداد کارمندان رده‌بالای وزارت اطلاعات که پس از انتخابات برکنار و يا مجبور به بازنشستگی شده‌اند، بالغ بر ۲۰ نفر است که دو تن از آنها در رده‌ی معاون وزير و بقيه در سطح مديرکلی و سطوح پايين‌تر بوده‌اند.  اين گزارش حاکی است علت اصلی تغيير و تحولات اخير در اين وزارتخانه، گزارش تيم ويژه‌ی وزارت اطلاعات در خصوص پرونده انقلاب مخملی است. تهيه‌کنندگان اين گزارش با مطالعه‌ی تمام پرونده‌ها و بازجويی مجدد از تعدادی از بازداشت شدگان اخير، نتيجه گرفته‌اند که اتهام تلاش برای انقلاب مخملی واقعيت ندارد. نويسندگان اين گزارش که دو نسخه از آن برای رهبری و رئيس دولت هم ارسال شده، نتيجه گرفته‌اند که مجموعه اتفاقات پس از انتخابات نه تنها هيچ ارتباطی با خارج از کشور ندارد، بلکه هيچ تدارکی از قبل برای آن وجود نداشته و قابل پيش‌بينی هم نبوده است.  - اولين واکنش احمدی‌نژاد به تهيه‌ی اين گزارش در وزارت اطلاعات، اين بوده که سراسيمه به وزارت اطلاعات رفته و بدون اينکه با وزير و معاونانش جلسه بگذارد، در جلسه‌ای عمومی با کارکنان ستاد اين وزارتخانه گفته است: من از سپاه کاملا راضی هستم، از وزارت هم اصلا راضی نيستم. وی همچنين گفته است: توطئه‌ی دشمنان برای براندازی نرم بايد افشا شود و انتظار دارم وزارت اطلاعات در اين زمينه فعال‌تر باشد. احمدی‌نژاد همچنين چند روز بعد در جلسه‌ای شخصا خواستار برکناری دو معاون وزير اطلاعات و بررسی نقش ديگر دست‌اندرکاران تهيه‌ی گزارش مذکور شده است. - نام و سمت دو معاون وزير برکنار شده، بدين ترتيب است: حبيب الله، معاون فرهنگی وزارت اطلاعات و خزاعی، معاون ضد جاسوسی وزارت. دليل کنار رفتن اين دو از سمت‌های خود، مداخلات اطلاعات سپاه در امور وزارت اطلاعات و همچنين به استخدام گرفتن غيرقانونی برخی نيروهای سازمان اطلاعات استان تهران در يک تشکيلات جديد موازی موسوم به «اطلاعات تهران» عنوان شده است.  - پنج تن از معاونان وزارت اطلاعات با ارسال نامه‌ای به رهبری ضمن برشمردن سوابق ضد امنيتی آقايان حسين طائب و اسفنديار رحيم‌مشايی به مقام رهبری هشدار داده‌اند که با رويه‌های اخير، وزارت اطلاعات در شرف از هم پاشيدگی است. ميزان نيوز

مهدي کروبي در ديدار با خانواده آقاسلطان:ندا به حرکت هاي مردم پيوست/ تداوم ابهامات موجود به معناي پايان جمهوريت نظام است

سحام نیوز:کمتر از يک هفته مانده به چهلم ندا آقاسلطان يکي از کشته شدگان حوادث پس از انتخابات رياست جمهوري، حجت الاسلام مهدي کروبي به ديدار خانواده او رفت تا ضمن ابراز همدردي با پدر، مادر و ديگر اعضاي خانواده وي، ياد و خاطره ندا و ديگر جان باختگان حوادث پس از انتخابات را گرامي بدارد.مهدي کروبي در ديدار با مادر ندا با بيان اينکه هيچ کدام از ما از تقدير و سرنوشت باخبر نيستيم و هيچ کدام نمي دانيم چه حوادثي در انتظارمان است، گفت؛ «حوادثي که رخ مي دهد به اندازه يي بزرگ است که غم و اندوه فراوان به دنبال دارد. ندا خانم در درون تظاهرات بوده، تيري آمده و به قلب جوان معصومش اصابت کرده است و وي جان باخت. خب اين تير از کجا آمده؟» کروبي خاطرنشان کرد؛ «مقدمات انتخابات فراهم شده، همه براي شرکت در انتخابات مشوق بودند، انتخاباتي برگزار شده، مردم تشخيص داده اند نتايجي که اعلام شده متاسفانه بر خلاف انتظارشان بوده و چون اين نتايج بر خلاف انتظارشان بود، بي محابا و خودجوش به صحنه آمده اند.» کروبي با اشاره به اظهارات برخي که حرکت اعتراضي مردم را به خارجي ها نسبت داده اند، گفت؛ «تمام احزاب چپ و راست تلاش کنند، نمي توانند نصف اين جمعيت را به خيابان بياورند. مردم رايشان را مي خواهند. مي خواهند بدانند رايشان کجا رفته است.» دبيرکل حزب اعتماد ملي نظم خودجوش مردم در راهپيمايي هاي اعتراضي را بي نظير توصيف و تاکيد کرد؛ «مردم براي نظم و حرکت تاکيد داشتند. حتي به طور خودجوش از طرح شعارهايي که شائبه عبور از خط قرمز داشت هم پرهيز مي کردند و خود به خود جلوي اين شعارها را مي گرفتند.» کروبي جان باختن معصومانه ندا و بازتاب هاي آن را مورد توجه قرار داد و گفت؛ «فرزند عزيزي که جان باخت، نهايت معصوميت و مظلوميت بود که در داخل و خارج بازتاب گسترده يي داشت. مرگ ندا هم مظلوميت مردم ايران را در اين شرايط فرياد زد و هم از تضييع حق جلوگيري کرد و ان شاء الله آثار سودمندي را در حال و آينده نصيب مردم مي کند.» کروبي با بيان اينکه مرگ حق است و هيچ کس نمي تواند از آن فرار کند، با اشاره به تاثير جان باختن ندا آقاسلطان گفت؛ «مرگ ندا از آن دست رخدادهايي است که تا سال ها و حتي قرن ها در خاطر مردم مي ماند و همين حوادث خود سرفصل و مبداء تاريخي مي شود. ندا آقاسلطان به تاريخ و به حرکت هاي مردم پيوست. مظلوميت مرگ ندا آنچنان زياد بود که همه را ناگزير به واکنش کرد و ديديم که همه اعم از حاکمان و غيرحاکمان نامه نوشتند. ما هم تلاش مان اين است که حرکت مردم را زنده و بالنده نگه داريم.» کروبي تاکيد کرد؛ «تداوم ابهامات موجود به معناي پايان جمهوريت نظام است و همه بايد تلاش کنيم جمهوري اسلامي همچنان پابرجا بماند.»در ادامه ديدار دبيرکل حزب اعتماد ملي با خانواده آقاسلطان، هاجر رستمي مطلق مادر ندا آقاسلطان به مهدي کروبي گفت؛ «ما در اوايل انقلاب و در جريان انقلاب دوشادوش ملت براي استقرار نظام جمهوري اسلامي ايران حضور داشتيم اما انتظار ما از نظام اين نبود که فرزندان مان کشته شوند.» مادر ندا با اظهار گلايه از سخنان سيداحمد خاتمي امام جمعه موقت تهران و عزت الله ضرغامي رئيس سازمان صدا و سيما گفت؛ «مرگ ندا يک طرف، اظهارات اين دو يک طرف که يکي فرزندم را هنرپيشه و مرگ او را ساخته و پرداخته کامپيوتر مي داند، ديگري هم ندا را يک هنرپيشه معرفي مي کند.» وي گفت؛ «اين اظهارنظرها بيش از مرگ ندا برايم تلخ و دردآور بود.»وي گفت؛ «ندا هم مانند هزاران جوان ديگر که علاقه مند به سرنوشت کشورشان هستند، به سرنوشت ايران علاقه مند بود. او هم مانند ديگر جوانان به نتايج انتخابات اعتراض داشت.» وي در بيان روز حادثه گفت؛ «ما هر روز با هم در تجمعات حضور پيدا مي کرديم. روز حادثه به خاطر اينکه من بيماري خوني دارم، نتوانستم همراه او بروم. قرار شد تلفني با هم در تماس باشيم.من از شب قبل دلشوره داشتم. اصرار داشتم ندا نرود. اما او نپذيرفت و همراه استادش رفت. من در طول مسير مدام با ندا در تماس بودم. در آخرين تماس ندا گفت؛ گاز اشک آور زده اند و ما داخل يک کوچه فرعي هستيم تا سوار ماشين شويم. نزديک ساعت شش و نيم بعدازظهر بود که استادش تماس گرفت و گفت پاي ندا تير خورده است. ما سراسيمه خودمان را رسانديم به بيمارستان شريعتي. ابتدا کسي چيزي به من نمي گفت اما وقتي فهميدم، از هوش رفتم و ديگر چيزي متوجه نشدم.»هاجر رستمي مطلق گفت؛ «مي گويند ندا دشمن شخصي داشته است، مگر ندا چه کاره بود که دشمن شخصي داشته باشد. او نه وکيل بود، نه وزير بود. يک جوان ساده که مانند ديگر جوانان کشورش نسبت به سرنوشت خود و جامعه اش حساس بوده، همين،»خواهر ندا آقاسلطان نيز در پاسخ به کساني که جان باختن ندا را کار منافقين مي دانند، گفت؛ «اگر کار منافقين بوده چرا اجازه ختم نمي دهند. چرا نمي گذارند يک تالار بگيريم تا دوستان و آشنايان دور هم جمع شوند؟ حتي سالن غذاخوري که ما براي ختم بي سروصداي ندا رزرو کرده ايم، لغو مي کنند.»در پايان ديدار صميمي حجت الاسلام کروبي با خانواده ندا آقاسلطان، کروبي گفت؛ «همه ما شريک غم شما هستيم و براي آن مرحوم از درگاه باري تعالي علو درجات را خواهانيم

دادستان کل کشور : برخورد با ضابطان در صورت تعدي از اصول و مقررات قانوني

دادستان كل كشور با تاكيد بر التزام به اصول دادرسي منصفانه و رعايت حقوق متهم، تصريح كرد: با ضابطين درصورت تعدي از اصول و مقررات قانوني برخورد خواهد شد.  به گزارش ايسنا، آيت‌الله دري نجف‌آبادي در حاشيه نشست مسوولان قوه قضاييه در پاسخ به پرسش‌هاي خبرنگاران در خصوص مطالبات خانواده زندانيان وقايع اخير اظهار كرد: مشي دستگاه قضائي التزام به اصل حاكميت قانون و تأكيد بر رعايت حقوق متهم و تقيد كارگزاران امر به قواعد دادرسي منصفانه و رعايت اصول بنيادين قانون اساسي در مرحله تحقيقات مقدماتي و رسيدگي در دادگاه است.  وي با تأكيد بر ضرورت تضمين حقوق متهم در فرآيند دادرسي گفت: مطابق قانون اساسي از جمله اصول 22 ـ 23 ـ 25 ـ 27ـ 32 ـ 34 و 35 ـ 36 ـ 37 ـ 38 ـ و 39 اصل قانوني بودن جرم و مجازاتها ـ حق استفاده از وكيل مدافع و معاضدت قضائي ـ علني بودن دادرسي ها ـ منع شكنجه و اقرار به اجبار و تفتيش عقايد و ... بدرفتاري از جمله موازين مسلم حقوقي و تضمينات قانوني در جهت تأمين حقوق متهم است. همچنين موازين و مقررات آيين دادرسي كيفري ـ قانون نجازات اسلامي ـ قانون حقوق شهروندي و فرمان 8 ماده اي امام (ره) بايد مورد عنايت قرار گيرد.  دادستان كل كشور در ادامه با تأكيد بر نظارت عاليه دادستاني كل بر حسن جريان امور در فرآيند دادرسي گفت: مطابق اصل 38 قانون اساسي سوگند دادن متهم براي واداركردن وي به اداي مطالب نه تنها ممنوع بوده، بلكه متخلف نيز به مجازات طبق قانون محكوم مي‌شود.اجبارمتهم به شهادت عليه خود و اقرار نيز ممنوع و فاقد ارزش و اعتبار است و همچنين طبق ماده 587 قانون مجازات اسلامي، ضمانت اجراي كيفري خواهد داشت. لذا تحصيل دليل، با توسل به شيوه‌هاي صحيح قانوني و با هماهنگي لازم با اصول اخلاقي و ضوابط حاكم بر ضرورت رعايت كرامت انساني به عمل مي‌آيد و نبايد به بهانه ضرورت سرعت در رسيدگي يا اهميت مسأله، حقوق متهم پايمال شود.  وي ادامه داد: در مواردي كه دليل كافي عليه متهم به گونه‌اي كه منجر به اقناع وجداني قضات شود، موجود نباشد و صرفا شك و ترديد درميان باشد، تعبير و تفسير شك به نفع جامعه و عليه متهم برابر با پذيرش اصل مجرميت است. بنابراين هر گاه شك و ترديد به سود متهم تعبير شود و وي را به استناد آن از اتهام وارده تبرئه نماييم، فرض برائت متهم را پذيرفته‌ايم.  دري نجف آبادي افزود: بموجب دستور ويژه رياست قوه قضائيه كميته 3 نفره تشكيل و در تعامل با دستگاه‌هاي ذيربط بر تسريع روند رسيدگيمقدماتي و غربالگري و آزادي افراد فاقد وصف مجرمانه و ارجاع پرونده متهمين به محاكم بمنظور رعايت تشريفات رسيدگي و اعمال دادرسي منصفانه بر مبناي قوانين و مقررات مربوط تأكيد شد.  دادستان كل كشور يادآور شد: بموجب وظيفه قانوني دستگاه قضائي هر گونه فعل يا ترك فعل مجرمانه كه متهم را از حقوق خويش محروم و هر نوع رفتار غير قانوني از مأمورين دولتي و دست اندركاران امر و ضابطين و ... موجب ضمانت كيفري و بعضاً مسئوليت مدني خواهد بود و دادستانهاي سراسر كشور به ايفاي وظايف خطير قانوني خود مبادرت خواهند ورزيد.  وي ضمن توصيه بر وحدت و همدلي و هشياري در برابر توطئه‌ها و نيز اطاعت از رهبري و فضاي محبت و خدمت و تلاش در راه عزت و اعتلاي نظام اسلامي و يأس دشمنان اسلام و قرآن تأيكد نموده و ازهمه فرزندان فداكار خميني كبير(رض) خواست تا بار ديگر دست برادري و محبت در دست يكديگر داده و ضامن بقا و تداوم و اقتدار نظام اسلام و يأس و ناامدي دشمان اسلام و قرآن و آمريكا و صهيونيزم گردند و بدانند كه خداوند با ماست كه هر كس با خدا باشد خدا با اوست.  دري نجف آبادي گفت: مسئوليت شرعي و قانوني همه ما بسيار سنگين است و بايد در برابر ريز و درشت اعمال خود پاسخگو باشيم و مسئولان قضائي بايد بر كليه امور مربوط نظارت و اشراف داشته باشند و هر گونه سهل انگاري و يا قصور و تقصير از هيچ كس پذيرفته نخواهد بود.  وي گفت: حفظ نظام اسلامي و وحدت و انسجام ملي و حرمت و كرامت شهروندان جمهوري اسلامي ايران نيز وظيفه همه ماست.  

پایه‌های نظام در حال سست شدن و فتنه‌هایی عظیم در راه است

بیانیه هشدارآمیز آیت‌الله العظمی موسوی اردبیلی: پایه‌های نظام در حال سست شدن و فتنه‌هایی عظیم در راه است      آیت الله موسوی اردبیلی با صدور بیانیه‌ای با اشاره به شکاف ایجاد شده در جامعه، از مسؤولان کشور خواست هرچه سریع‌تر زندانیان را آزاد و اعتماد عمومی را دوباره جلب کنند. وی هشدار داد که ادامه‌ی این وضعیت پایه‌های نظام را سست می‌کند و زمینه‌ساز فتنه‌هایی بس عظیم و بزرگ می‌شود: به گزارش نوروز، متن کامل این بیانیه به این شرح می باشد: وأطیعوا الله ورسوله ولا تنازعوا فتفشلوا وتذهب ریحکم وقایع تأسف‎بار اخیر و اتفاقاتی که در شأن نظام اسلامی نبوده و زیبنده آن نیست، موجبات نگرانی تمامی علاقه‌مندان به کشور و نظام جمهوری اسلامی را فراهم آورده و باعث سلب آسایش و آرامش از جامعه شده است. حرمت‎شکنی‎ها و ایراد اتهاماتی که در دادگاه‌های صالحه ثابت نشده‎اند به بزرگان و شخصیتهای ملی و دینی، نه تنها جامعه را آرام نمی‎سازد بلکه آتش فتنه را شعله‎ورتر می‎کند. و لا تقف ما لیس لک به علم إنّ السمع والبصر والفؤاد کلّ أولئک کان عنه مسؤولاً. ادامه‌ی این وضعیت به یقین مطلوب هیچ‌یک از دلسوزان کشور نبوده و بیم آن می‎رود که باعث تضعیف پایه‎های نظام و اعتماد عمومی به آن گشته و زمینه‎ساز فتنه‎هایی بس عظیم و بزرگ گردد. اینجانب از تمامی مسئولان و دست‎اندرکاران امر می‎خواهم که هرچه سریعتر نسبت به ترمیم شکاف‌های ایجاد شده و جبران آسیب‌های وارد آمده اقدام نمایند و در جهت بازسازی اعتماد مردم به نظام تلاش کنند. رعایت حقوق افراد بازداشت شده و برخورد همراه با عطوفت اسلامی و انسانی با آنان و آزاد کردن هرچه سریع‎تر افرادی که ارتکاب جرمی توسط آنان احراز نشده است و همچنین دلجویی از خانواده‎هایی که عزیزان خود را در این حوادث از دست داده‎اند، می‎تواند قدری التیام‎بخش بوده و تنش‎های موجود را کاهش دهد. امید است که با درایت افراد کاردانی که در نظام جمهوری اسلامی مشغول خدمت می‎باشند، کشور از وضعیت بغرنج فعلی رهایی یافته و تجربیات حاصله از این اتفاقات چراغ راهی برای اداره هرچه بهتر و صحیح‎تر امورات جامعه در آینده گردد. مجذوبان نور

پاسخ مرجع عاليقدر حضرت آيت الله العظمي صانعي (مدظله العالي) به نامه حجج الاسلام والمسلمين آقايان خاتمی و کروبی و اقای موسوی

بسمه تعالي حضور محترم حجج الاسلام والمسلمين آقايان خاتمي، کروبي و دوست مکرم جناب آقاي مهندس ميرحسين موسوي و ساير امضا کنندگان محترم نامه مورخ3/5/88  بعد التحية و السلام؛ تظلم هاي کتبي شما بزرگان که گوياي تعهدتان به اسلام و اهداف مقدس جمهوري اسلامي که توسط امام امت (سلام الله عليه) ترسيم گرديده دريافت شد.  همانطور که همگان مي دانند ميزان رأي ملت است و مردم طبق منشور قانون اساسي بايد بر سرنوشتشان حاکم گردند. بر اين اساس بايد به سمتي حرکت کنيم که منطق، آزادي بيان، صدق و راستي و دفاع از حقوق انسان ها جايگزين ظلم، ستم، دروغ و شکنجه روحي و جسمي ـ که ماحصل دولت هاي غير مردمي، مستبد و خودخواه است ـ گردد. اما متاسفانه همانطور که در نامه شما اشاره شده، مدتي است که شاهد افتراء، دروغ و تضييع حقوق مردم، بازداشت و زنداني نمودن، ظلم و آزار و شکنجه هاي روحي و حتي کشتن مردمي که براي دفاع از حق خود تظاهرات مسالمت آميزي را داشته اند، هستيم.  اينجانب به حکم لزوم جلوگيري از ظلم ظالمين به همه کساني که سبباً يا مباشراً در ضرب و جرح و قتل و زنداني کردن انسان ها از اقشار مختلف مردم دخالت مي کنند و به اذيت و ايذاء آنها در زندان ها و سلول ها ـ که خود ظلم مضاعفي به آنان مي باشد ـ مي پردازند مي گويم که اينگونه ظلم ها به کساني که هيچ پناهگاهي جز خداوند ندارند از گناهان کبيره به شمار مي رود و آنقدر بزرگ و خلاف انسانيت و معصيتي فوق العاده است که سه امام معصوم به سه فرزند خودشان(عليهم السلام) که آنها هم امام بوده اند و براي درس به ديگران وصيت کرده اند که بايد از آن فاصله گرفت و به آن نزديک نشد: «اياک و ظلم من لايجد عليک ناصراً الا الله» لذا اميدوارم تا دير نشده زمينه آزادي تمام زندانيان و اجازه برگزاري مراسم به خانواده شهداي حوادث اخير داده شود و آمرين و عاملين و محرکين و همه آنها که به نحوي در بروز حوادث اخير دخيل بوده اند توبه نموده و رضايت مضروبين و آسيب ديدگان را جلب نمايند و در يک جمله به نصايح خيرخواهانه آيت الله هاشمي دامت افاضاته توجه کرده و به آن عمل نمايند تا پرونده دولت بيش از مسئله انتخابات و عدم مشروعيت شرعي و مقبوليت که بوسيله قانون اساسي با رأي قطعي و بدون ترديد توده مردم حاصل مي شود، سنگين تر نگردد و حقوق اوليه مردم تضييع نشود و به جاي توجه به اعتراض توده هاي مردم در داخل و خارج، سينه وقلب جوانان را نشانه نروند که همه ظلم ها و اذيت ها و اعتراف گيريها و دروغ پردازي ها نه تنها منجر به تقويت حکومت نمي شود بلکه موجب ضعف و بغض مردم نسبت به حکام خواهد شد و در نهايت ناله مظلومان، قطعاً ذلت و گرفتاري ستمکاران را در زماني نه چندان دور به دنبال خواهد داشت. در خاتمه همانطور که قبلاً گفته ام، بار ديگر به شما و همه ملت شريف و عزيز ايران اسلامي در داخل و خارج و همه کساني که تلاش مي کنند صداي مظلومين معترض به انتخابات را بگوش جهانيان برسانند عرض مي کنم که مبادا فشارها و اذيت ها و حق کشي ها موجب يأس و نا اميدي شما گردد و خواسته ستمکاران تحقق يابد بلکه بايد راه احقاق حق را بدون خشونت و با رعايت حفظ امنيت و رفتار مسالمت آميز ادامه داد. خداوند را شاکرم که شما آقايان با حفظ وحدت، که رمز پيروزي شماست و اتحاد توده هاي مردمي را نيز به دنبال خواهد داشت، توانسته ايد همگام و همفکر با يکديگر به جلب و جذب مردم مخصوصاً نسل جوان بپردازيد و شهد شيرين دفاع از حقوق انسان ها و حاکميت مردمي را به يادگار بگذاريد. يوسف صانعي 4/5/88  3 شعبان المعظم1430

۱۳۸۸ مرداد ۵, دوشنبه

واكنش آيت‌الله دستغيب به بيانيه بدون امضاي خبر‌گان:

به جاي اين تهمت‌ها دست مهر بر سر مردم بكشيد    علي‌محمد دستغيب، عضو مجلس خبرگان رهبري با صدور پيامي به نامه منتسب به اعضاي اين مجلس واكنش نشان داد و به دفاع از اكبر هاشمي رفسنجاني، رئيس مجلس خبرگان پرداخت. جمعه گذشته منابع خبري نامه‌اي را منتشر كردند كه گفته مي‌شد به امضاي 50 نماينده از 86 عضو مجلس خبرگان رسيده، اما تاكنون اسامي امضاكنندگان منتشر نشده است. در اين نامه كه روز گذشته خبرگزاري فارس مدعي شد شمار امضاكنندگانش از 65 نفر گذشت، افزون بر حمايت از مواضع مقام معظم رهبري به انتقاد تلويحي از رويكرد هاشمي رفسنجاني در حوادث اخير پرداخته شده است. در بخشي از اين نامه خطاب به هاشمي رفسنجاني آمده است: «بسياري از علما و نخبگان و شخصيت‌ها و دلسوزان نظام انتظار دارند كه رئيس محترم مجلس خبرگان رهبري و مجمع تشخيص مصلحت نظام كه همواره با تدبير و فراست در كنار امام و رهبري به حل مشكلات و معضلات كمك كرده‌اند در شرايط كنوني نيز با پشتيباني بيشتر و شفاف‌تر از ولايت فقيه و بيانات رهبري، در اين شرايط حساس دشمنان اسلام و نظام و كينه‌توزان و بدخواهان و فرصت‌طلبان را در نقشه شيطاني براي آسيب به وحدت و همدلي، ناكام گذارند.» تاكنون تنها سيداحمد خاتمي امام جمعه موقت تهران و عباس كعبي عضو شوراي نگهبان و احمد علم‌الهدي امام جمعه مشهد محتواي نامه را تاييد كرده‌اند، با اين حال خاتمي در گفت‌وگو با خبرنگار اعتماد ملي اعلام كرد كه در يك برنامه تلويزيوني در اين باره توضيح مي‌دهد. علي‌محمد دستغيب در واكنش به انتشار نامه‌اي منتسب به اعضاي خبرگان ، پيامي به اين شرح صادر كرد: بيانيه‌اي را مشاهده كردم كه جمعي از نمايندگان مجلس خبر‌گان رهبري صادر كرده‌اند. اينجانب به عنوان يكي از اعضاي خبرگان و منتخب مردم فارس عرض مي‌كنم: مي‌فرماييد 40ميليون‌نفر در انتخابات شركت كردند. اما سوال اينجاست كه سخن اكثر‌يت ايشان اين است كه راي ما كجا رفت؟ اگر شما به اين خواسته‌ آنها احترام مي‌گذاشتيد و اهميت مي‌داديد كه الان دير نشده، چنانچه صندوقي باقي باشد بازشماري مي‌كرديد، بر شما معلوم مي‌شد كه خواست آنها غيرعقلايي نبوده. بعضي افراد فكر مي‌كنند كه دفاع از خطبه روز جمعه 21/4/88 آيت‌الله ‌هاشمي دفاع از شخص هاشمي و مقابله با مخالفان هاشمي است، در صورتي كه هر شخص فهيم اين خطبه را تقدير مي‌كند و نقطه قوت جهت استمرار جمهوري اسلامي ايران مي‌داند، چون مطالب جناب آقاي هاشمي همان مطالب مردم است كه امام امت «رحمه‌الله» براي آنها احترام قائل بود. شما آيت‌الله هاشمي رفسنجاني را نصيحت كرديد، اما ظاهرا فراموش كرده‌ايد كه بعد از فوت امام امت (ره) بدون فوت وقت و با وجود حضرت‌ آيات صافي گلپايگاني و اردبيلي و مشكيني و اميني و ديگر بزرگان از علما، ايشان براي حفظ نظام همه توان خود را گذاشت و با سخنان خود خبرگان را آماده كرد كه به حضرات آيت‌الله خامنه‌اي راي بدهند، با آن حساسيت زماني، كه يقينا مكتوب است، آنگاه كسي نگفت خلاف نظام سخن مي‌گويد و خلاف نظام عمل مي‌كند، موجب تفرقه شده، اما اكنون كه حقايقي خلاف ميل شما مي‌گويد و بر همه شما خوب و‌اضح است كه حقيقت چيست، حالت اعتراض داريد. اين انصاف است؟ پس غرض از اين بيانيه حفظ نظام نيست. ما را توصيه به اخلاق مي‌كنيد. خوب بود از آن همه خلاف شرع‌ها كه در مناظره تلويزيوني روي داد، نهي مي‌كرديد و خوب بود شما به […] اعتراض مي‌كرديد. مطمئن باشيد كه مردم اگر با آنها به صداقت رفتار شود، همه مخلص علما و روحانيون صادق هستند. شما را به خدا، هنوز هم دير نشده، در عوض اين‌همه تهمت‌ها، سركوب‌ها، نسبت ارتداد دادن، ضد ولايت‌فقيه خواندن، نسبت به عمال خارجي دادن و متهم‌كردن افراد به دستور گرفتن از خارج و براندازي نظام و هر شخصيت يا جمعيتي را به نحوي از اطراف خودتان دور كردن بياييد در عوض اين كارها، دست مهر و محبت به سر مردم بكشيد، زنداني‌ها را آزاد كنيد، عذرخواهي كنيد، با آزادي آنها به خواست اكثريت گوش دهيد. ببيند چقدر لذت مي‌بريد از دوستي، از محبت‌واقعي، از رحمت واقعي، از رحمت خداوند. ضمنا قابل توجه اينكه بيان مي‌شود اعترافاتي در زندان صورت گرفته به عنوان مدرك جرم، بايد گفته شود كه هيچ ‌مرجعي چنين فتوايي جهت صحت چنين اعترافاتي نمي‌تواند بدهد. بنابراين از نظر شرعي وقانوني مدرك نمي‌باشد. از سوي ديگر سايت جهان‌‌نيوز كه زير نظر اصولگرايان هوادار احمدي‌نژاد اداره مي‌شود، ديروز اعلام كرد از آنجا كه برخي مفاد در بيانيه منتسب به خبرگان متوجه رئيس اين مجلس است، بايد منتظر تغيير گسترده‌اي در هيات رئيسه مجلس خبرگان بود. اين سايت كه تحليلي را با تيتر «عزل هاشمي از رياست خبر‌گان كليد خورد» منتشر كرد، در ادامه نوشت: با توجه به در پيش‌بودن نشست دوره‌اي مجلس خبر‌گان، اين بيانيه پيشاپيش مبين صف‌آرايي جديد در تركيب هيات رئيسه مجلس خواهد بود‌ و در اين ميان براساس گمانه‌زني‌‌ محمد يزدي و هاشمي شاهرودي از بيشترين شانس براي كسب كرسي رياست مجلس خبر‌گان برخوردار هستند. در انتخابات قبلي رياست مجلس خبر‌گان، رقابت جدي و تنگاتنگي ميان هاشمي و يزدي وجود داشت كه هاشمي موفق شد اكثريت آرا را با اختلاف اندكي كسب كند. 

۱۳۸۸ مرداد ۴, یکشنبه

عالم احکام الهی و عارف اسرار نامتناهی

بقلم جناب آقای حاج یوسف مردانی (درویش صدقعلی)

هو

121

... از این حقیر بی‌مقدار خواستید که «چون با ایشان محشور و از نزدیک مرتبط بوده‌اید مقاله یا خاطراتی بنویسید». از حسن ظنّ شما تشکر می‌کنم ولی باید عرض کنم که محشور و نزدیک و مرتبط بودن با ایشان هرگز در حدّ من نبوده و نیست، اگرچه اکثر اوقات برای آستان بوسیشان به اراک مشرّف می‌شدم و در سفرها در خیل ارادتمندانشان به شوق زیارت و دیدن رخش همچو صبا کوچه به کوچه و در به در می‌دویدم، ولی حضور بر سفره کرمش جهت ریزه‌خواری و گدائی بود و پیوسته مترنّم بودم:

بر ما نظری کن که در این ملک غریبیم --- بر ما کرمی کن که در این شهر گدائیم

و گاهی تماشای جمال وجه الله حواس دیگر را مختل می‌کرد که می‌توانم بگویم تماشاچی بودم نه نقّال و دانش‌آموز بودم و هستم که:

عاشقان را شد مدرس حسن دوست -- دفتر و درس و سبقشان روي اوست

خامشند و نعرة تکرارشان -- می رود تا پیش تخت یارشان

درسشان آشوب و چرخ و ولوله -- نی زیادات است و باب سلسله

سلسلۀ این قوم جعد مشکبار -- مسئله دور است اما دور یار

لذا بیان و تقریر و تحریر خاطرات آن جناب نه در حدّ من است بلکه:

یک دهان خواهم به پهنای فلک -- تا بگوید شرح آن رشک ملک

دیده ایشان را در جوانی با کیمیای باطنی گشودند و حقیقت أشیاء را موسیu وار به او نمودند و وَاْلعَصْر اِنَّ ٱلاِنْسٰانَ لَفی خُسْرٍ اِلَّا ٱلَّذینَ ٰامَنوُا وَ عَمِلوُا ٱلصّالِحٰاتِ وَ تَوٰاصَوْا بِٱلْحَقِّ وَ تَوٰاصَوا بِٱلصَّبْرِ را نشان دادند. می‌فرمودند در جوانی همراه پدرم به کربلا مشرّف شدم. پدرم مرا برای خرید گوشت و نان به بازار فرستادند. به قصّابی رفتم، دیدم گرگی مشغول ‌تکه کردن گوشت است و خرسی پشت ترازو به فروش نشسته. بیمناک شدم، به نانوائی رفتم، خرسی به خمیرگیری و میمونی و وحوش دیگری مشغول پختن و فروختن بودند. بیشتر متوحّش شدم. به سمت دیگر بازار رفتم. تمام بازار و خیابان و کوچه پر از وحوش و درندگان و خزندگان بود. ملتجی شدم که الهی این حالت را بازگیر که توان آن ندارم.

کسی که به امر خلیفهالله و آدم زمان و اعلم دوران بر مزارش بنویسند «عالم احکام الهی و عارف اسرار نامتناهی» چون من مگسی را با این وصف چه رسد که عزم کوه قاف کند. کسی را عالم احکام الهی خوانند که مصداق اِنَّ الْعُلَمٰاءَ وَرَثَه اَلأنْبیٰاءِ شده باشد که فرمود: وَ ٱتَّقُوا ٱللهَ وَ یعَلِّمُکمُ ٱللهُ و لَقَدْ مَنَّ ٱللهُ عَلَی ٱلْمُؤْمِنینَ اِذْ بَعَثَ فیهِمْ رَسُولاً مِنْ اَنْفُسِهِمْ یتْلوُا عَلَیهِمْ ٰایٰاتِه وَ یزَکیهِمْ وَ یعَلِّمُهُمُ ٱلْکتٰابَ وَ ٱلْحِکمَه وَ اِنْ کٰانُوا مِنْ قَبْلُ لَفی ضَلاٰلٍ مُبینٍ. چنین شخصیتهای بزرگواری را فقیه آل محمّد (ص) و عالم بامرالله می‌خوانند چون اَلْعِلْمُ لَیسَ بِکثْرَه ٱلتَّعْلیمِ وَ ٱلتَّعَلُّم بَلْ نُورٌ یقْذِفُهُ الله فی قَلْبِ مَنْ یشٰاءِ. و به قول شهید ثانی رضوان الله تعالیٰ علیه در کتاب شریف منیه المریدین که در تعریف فقه و فقیه آل محمّد (ص) می‌فرماید: گمان مبر که فقه مطالب مدوّن در کتب است بلکه فقه دیدن نور خدا است مَعَ جمیع أشیاء و هرکس که مصداق فَأَینَمٰا تُوَلّوُا فَثَمَّ وَجْهُ اللهِ شد او فقیه آل محمّد (ص) است. همانگونه که انسان العین و عین الإنسان و خلیفه دوران مقرّر فرمودند و شخصیت ایشان را در هفت کلمه که شاید اشاره به هفت شهر عشق هم باشد معرفی فرمودند. عالم احکام الهی یا فقیه آل محمّد (ص) کسی است که به مقام عرفان به نفس رسیده باشد که فرمودند: مَنْ عَرَفَ نَفْسَهُ فَقَدْ عَرَفَ رَبِّهُ[11] و عارف اسرار نامتناهی مفهوم وَ عَلَّمَ ٰادَمَ ٱلْأَسْمٰاءَ کلَّهٰا ثُمَّ عَرَضَهُمْ عَلَی ٱلْمَلئِٰکه فَقٰالَ اَنْبِؤنی بِاَسْمٰاءِ هٰؤُلاٰءِ اِنْ کنْتُمْ صٰادِقینَ[12]. و این است عَلَّمَ ٱلْاِنسٰانَ مٰا لَمْ یعْلَمْ. بنا به فرموده مولای معظّم، ایشان مصداق این آیات بودند.

نگار من که به مکتب نرفت و خط ننوشت -- به غمزه مسئله آموز صد مدرّس شد

گرچه بر کوردلان و جاهلان این گونه امور همیشه گران بوده و هست و خواهد بود ولی مه نورافشانی می‌کند حتّی بر کلب عقور. آن کسی را که خلیفه خدا عارف معارف اسرار نامتناهی می‌بیند و می‌خواند و می‌داند و می‌نامد از چون منی در وصف و شرح حالات و خاطرات آن عارف ربّانی و حکیم صمدانی چه ساخته است. بلکه باید بگویم:

خود ثنا گفتن زمن ترک ثنا است -- کاین دلیل هستی و هستی خطا است

بل اظهار هستی در پیشگاه بندگان مخلَص که لاٰ خَوْفٌ عَلَیهِمْ وَ لاٰ هُمْ یحْزَنوُنَ شمّه‌ای از احوالشان هست از بی‌ادبی است و امیدوارم مرا از این بی‌ادبی در پیشگاه آن عالم بامر الله و آن عارف بالله که اسفار اربعه را به کمال رسانید و به کمال کامل رسید معذور و مغفور بدارید و صدق عذر مرا درباره این رونق مقام علویت پذیرا شوید و به دعای خیر یاد و شادم فرمائید و از تربت حضرتش برای این حقیر مدد بخواهید و همّت بطلبید.

ملتمس دعا خاک راه فقراء

یوسف مردانی درویش صدقعلی
منبع : وبسایت جناب آقای دکتر بیژن بید آبادی
برگرفته از کتاب "راستین" ، تالیف دکتر بیژن بید آباد، 1383

حاج محمد خان راستین اراکی درویش رونقعلی طاب ثراه

جناب آقـاي حـاج مـحمدخـان راستين اراكـي ( درويش رونقعلي ) فرزند حاج ميرزا محمدعلي خان مجتهد عراقي در 17 جمادي الاول سال 1318 هجري قمري برابر با 21 شهريور سال 1279 هجري شمسي در خانواده اي مرفه كه از نور ايمان و خداشناسي و روحانيت تجلي گرفته بود در راه بازگشت از سفر مكه معظمه در چمنزاري بين اصفهان و شيراز تولد يافت . جناب آقاي حاج محمدخان راستين در محضر پدر دانشمند و علماي ديگر به كسب دانش و صرف و نحو عربي پرداخت و پس از اتمام تحصيلات رسمي ، اين مجتهد زاده بزرگوار چون سري پرشور و دلي آكنده از عشق و گرايش به عالم عرفان و تصوف داشت و از قيل و قال مدرسه گريزان بود دست به دعا برداشت تا اينكه لطف الهي او را رهنمون گرديد و اين سعادت و اقبال در زمان خلافت حضرت آقاي نورعليشاه ثاني نصيب ايشان شد ، و در 17 جمادي الاول سال 1335 هجري قمري برابر با 20 اسفند سال 1295 هجري شمسي دست توسل به دامان شيخ طريقت يعني جناب آقاي حاج شيخ عبدالله حائري ملقب به رحمت عليشاه زد و به عالم تصوف قدم نهاد . پس از تشرف به فقر ادهم وار از ثروت دنيا گذشت و پشت پا به آمال و آرزوهاي نفساني زد و به مجاهده و مراقبه و تزكيه نفس پرداخت كه اين عمل از ديد پير روشن ضمير پنهان نماند، لذا در 25 ذيحجه سال 1348 هجري قمري برابر با دوم تير ماه سال 1309 هجري شمسي از طرف حضرت آقاي صالح عليشاه اجازه اقامه نماز جماعت فقرا براي ايشان صادر گرديد و سپس در 15 شعبان سال 1374 هجري قمري برابر با 19 فروردين سال 1334 هجري شمسي ، مصادف با تولد حضرت صاحب الامر والعصر (عج) اجازه دستگيري و ارشاد يافته و به افتخار كسب لقب طريقتي درويش رونق علي مفتخر گرديد . جناب آقاي راستين با حضور خود در مجالس فقري ، گرمي و شور و حالي خاص به فقرا مي بخشيد كه پرتوي از جذبه شوق و حالات دروني آن بزرگوار بود . حضور ايشان ، مشتاقان را غنيمتي بود و عاشقان را نعمتي ، حالاتش همچون حضرت مشتاق پر از سوز و گداز بود و اوقاتش سراسر همه راز و نياز . جناب آقاي راستين پس از ارتحال حضرت آقاي صالح عليشاه با خليفه و جانشين منصوص ايشان يعني حضرت آقاي رضا عليشاه تجديد عهد نمود و از طرف معظم له مجدداً به ارشاد عباد و طالبين مامور گرديدند وبعد از گذشت مدتي جناب آقاي راستين براي زيارت پير خود به بيدخت مسافرت نمود . در آنجا حضرت آقاي رضا عليشاه به الهام و اشاره غيبي فرمان و اجازه انعقاد مجلس نياز را در روز هشتم شوال سال 1388 هجري قمري برابر با روز هفتم دي ماه سال 1347 هجري شمسي براي ايشان صادر فرمودند و در ضمن اجازه ديگ جوش و اطعام فقرا را نيز مرحمت فرمودند كه جناب آقاي راستين پس از بازگشت از بيدخت دستور تهيه مقدمات ديگ جوش را دادند و در يك وعده ظهر بيش از پانصد نفر از فقراي اراك و اطراف را اطعام نمودند . جناب آقاي راستين بر حسب دستور بزرگ وقت ، مسافرت هاي فراواني به داخل و خارج از كشور داشته اند كه در بعضي از اين اسفار در خدمت حضرت آقاي رضا عليشاه و به عنوان همراهي ايشان مسافرت نمودند ، از جمله سفر به مكه معظمه و كشورهاي اروپائي ، كه در روز پنجشنبه مورخ 21 اسفند ماه در سال 1348 هجري شمسي شروع گرديد و در روز سه شنبه مورخ 29 ارديبهشت ماه در سال 1349 هجري شمسي پايان يافت . سرانجام پس از عمري عبادت صادقانه و خالصانه و ارشاد طالبين راه و هدايت گمگشتگان ، جناب آقاي حاج محمدخان راستين اراكي ملقب به درويش رونق علي در ساعت چهار صبح روز سه شنبه چهارم شعبان سال 1411 هجري قمري برابر با 30 بهمن سال 1369 هجري شمسي در تهران دعوت حق را لبيك گفته و روح ملكوتي صفاتشان به عالم بالا پيوست و پيكر پاكشان به اراك منتقل شد و در ميان اشك و غم فقرا در باغ جنت اراك دفن گرديد .